image_pdfimage_print

چند روز پیش فرصتی پیش آمد تا به همراه خانواده برای نخستین بار دیداری از تکیه حضرت ابوالفضل (ابوالفضل اوجاغی ) که در دل یک کوه میان روستاهای حمزیان و کورابولاق شهرستا چایپاره و در فاصله ۳۱ کیلو متری  خوی واقع شده است؛ داشته باشیم. ترافیک خودروها نشان می داد که این جاده از استقبال قابل توجهی از مردم  برخوردار است. اما آنچه بیشتراز هر چیزی قابل توجه بود نقاط حادثه خیز جاده بود که بی توجهی راننده ها احتمال وقوع حادثه را افزایش می داد.

بعد از رسیدن و پهن کردن بساط خود، گشتی درطبیعت بسیار زیبا و سر سبز اطراف زیارتگاه زدم، زیارتگاه دارای محیط وسیعی با پارکینگ، اتاقهای اجاره‌ای و مغازه‌های خرازی و کادویی بود .آنچه در این میان نظرم را به خود جلب کرد ارائه خدمات به بازدید کنندگانی که قربانی داشتند؛ بود، تصمیم گرفتم از محل کشتارگاه این محل زیارتی که با استقبال بی سابقه مردم روبرو است، بازدیدی داشته باشم .

در ورودی کشتارگاه ، تابلویی با این عنوان نصب شده بود : «به اطلاع زائرین محترم می رساند پوست، روده، کله پاچه احشام قربانی متعلق به زیارت گاه می باشد که عواید حاصله، صرف عمران و آبادانی و توسعه امکانات رفاهی زائرین می گردد ، خواهشمند است همکاری لازم را مبذول فرمایید. اداره اوقاف شهرستان خوی ـ هیئت امنای زیارتگاه حضرت ابوالفضل(ع)»

photo_2016-09-22_01-28-576

داخل سالن که شدم؛ تعداد بسیار زیاد احشا و پوست های انباشته شده دام های قربانی در اطراف سالن نشان از وضعیت بد بهداشتی کشتار دام بود به طوری که سطح سالن از خون و محتویات احشای حیوانات پر شده و هیچ گونه نظارت شرعی و بهداشتی هم به چشم نمی خورد! انتظارم این بود که چنین مکانی، با چنین استقبال بی نظیری؛ از حداقل نظارت های بهداشتی و شرعی برخوردار باشد.

photo_2016-09-22_01-28-46 photo_2016-09-22_07-37-01

 photo_2016-09-22_01-28-52  photo_2016-09-22_01-29-00 photo_2016-09-22_01-29-04 photo_2016-09-22_01-29-08 photo_2016-09-22_01-29-12 photo_2016-09-22_01-29-16

در مورد وجه تسمیه زیارتگاه ابوالفضل و تقدس یافتن سنگ و اینکه چرا « حضرت ابوالفضل اوجاغی » می‌گویند و همچنین با توجه به این نکته که حضرت ابوالفضل از نظر تاریخی، حضوری در این منطقه نداشته است، نقل است :دونفر مالک ملک فعلی بودند که درمورد چگونگی تقسیم آن با یکدیگر اختلاف داشتند وبه همین خاطر یکی از آن دو سهم خود را وقف حضرت عباس می نماید ولی شیک دوم سهم خود را جدا نمود وشروع به حصارکشی کرد در حین حصار کشی این شخص متوجه می شود سنگی که قبلا در دیوار نهاده بوددر هنگام شب جایگاهش را عوض کرده است و به محل اصلیش برگشته است این کار سه بار پیاپی اتفاق افتاد این شخص که از عمل سنگ حیرت زده شده بود سهم خود را مانند شریکش وقف حضرت عباس نمود. این سنگ در حال حاضر در این زیارتگاه تقدس یافته است.