1

جوانان کجای دولت تدبیر و امید قرار دارند؟

دکتر حسن روحاني در انتخابات رياست جمهوري دور يازدهم شعارها و برنامه‌هاي متنوعي ارائه دادند که مورد اقبال عمومي قرار گرفت. يکي از مقوله‌هايي که روحاني به آن تاکيد و توجه فراواني داشت بحث جوانان بود. جوانان در ايجاد شور و نشاط انتخابات دور يازدهم رياست جمهوري نقشي بي بديل داشتند؛ به طوريکه همپاي ملت شريف ايران اسلامي يک حماسه سياسي بزرگ را رقم زدند تا در نخستين نشست خبري حسن روحاني بعد از برگزيده شدن در انتخابات رياست جمهوري، اظهار کنند که همين ايجاد شور و نشاط و در عين حال، حضور گسترده مردم در پاي صندوق‌هاي راي، نخستين قفلي بود که باز شد. در اين راستا جوانان را بايد موتور محرکه جامعه دانست که شور و نشاط اجتماعي را سبب مي‌شوند.

از نظر دکتر حسن روحاني نگرش به جوانان بايست تغيير اصولي پيدا کند. از اين رو ايشان خواستار تغيير نگرش به مسئله جوانان در عرصه‌‏هاي اجتماعي بوده اند و مبنا قرار دادن توجه به اين سرمايه ملي به عنوان يک فرصت مناسب در سياست‏گذاري‌ها و برنامه ريزي‌ها را غنيمت شمرده اند. به نظر نامزد اعتدالگراي انتخابات دور يازدهم رياست جمهوري بكارگيري و مشاركت همه افراد جامعه بخصوص جوانان در مسائل كشوري و ايجاد زمينه براي حضور فعال آنان در صحنه‌هاي اجتماعي يک ضرورت بحساب مي‌آيد. حسن روحاني بارها اظهار داشته که بايد از جوانان در عرصه‌هاي مختلف استفاده شود به طوريکه در يکي از نشست‌هاي خود مي‌گويد که من به وزرا توصيه کردم که از جوانان، نخبگان و بانوان استفاده کنند.

اما گفته اصلي و معروف دکتر حسن روحاني در باره جوانان در آن روز‌ها شايد اين جمله بود:”روزي که همه جوان‌هاي ما شاغل بودند و بيکار نبودند آن روز را بايد جشن بگيريم.”
حال که حدود يک سال از حضور دکتر حسن روحاني در پاستور مي‌گذرد، نگاهي به چالش‌ها و مشکلات امروز جوانان مي‌اندازيم تا ببينيم تدبير دولت براي ارتقاي اميد جوانان چگونه ترسيم مي‌شود.

نيروي انساني جوان در هرکشوري گنج عظيم آن کشور به شمار مي‌رود که اگر از اين نعمت پرتوان خدادادي به موقع استفاده شود شايد سودآوري آن چند ده برابر منابع نفتي و زيرزميني کشور باشد چرا که ساير منابع ابزاري بيش براي خلاقيت در دست اين نيروي پرتوان جامعه نيست. دولت تدبير و اميد در شعارها و برنامه‌هاي خود به کرات از اشتغال و به کارگيري نيروي جوان در رده‌هاي پايين مديريتي سخن به ميان آورده است. شايد امروز وقت آن رسيده باشد اين وعده‌هاي کارگشا عملياتي شوند. شايد اعتدال فرصتي مناسب براي به تعديل کشيدن معضل بيکاري باشد. در اين جهت براي رفع چالش بيکاري ضرورت دارد کاري اساسي انجام پذيرد و شايد تنها اکتفا کردن به قرص‌هاي مسکني تحت عنوان بنگاه‌هاي زودبازده و انواع خوداشتغالي‌هاي زودگذر و موقتي کارساز نباشد چرا که فردا گروهي ديگر به جمعيت جوان و جوياي کار کشور اضافه مي‌شود دوباره آش همان آش و کاسه همان کاسه مي‌شود! اگر در سازوکارهايي که با نيروي انساني جامعه سروکار دارد قدري آينده نگري داشته باشيم و از همان بدو تولد براي هرفرد ظرفيت سازي نماييم شايد زماني که همان فرد به سن کار و اشتغال مي‌رسد ديگر دچار سردرگمي براي او نخواهيم شد. امروز به طور کلي چالش‌ها و اميدهايي فراروي دولت يازدهم در مقوله مهم جوانان قابل تصور است که در ادامه به بخشي از آنها اشاره مي‌گردد:

– گستردگي آمار بيکاري جوانان. امروز بيکاري جوانان خصوصا در مناطق محروم يک بيماري مزمن به شمار مي‌رود بطور نمونه آمار بيکاري جوانان در برخي استانهاي محروم کشور مثل ايلام بالاي 40 درصد است! زماني در اوايل انقلاب اسلامي افرادي که مدرک ديپلم يا حتي سيکل داشتند با پيشنهادهاي متعددي از جانب دولت براي به کارگيري مواجه مي‌شدند اما امروز مشاهده مي‌شود گاهي اوقات افراد با مدارک متعدد فوق ليسانيس و دکترا در حسرت پيشنهاد که هيچي، يک کار قراردادي هم دست و پنجه نرم مي‌کنند. امروز معضل بيکاري به صورت پيدا و پنهان ضررها و زيان‌هاي جبران ناپذيري به نيروي انساني جوان کشور وارد مي‌کند که اين موضوع در راستاي توسعه نيست!

– بيکاري قشر کارگر. مساله ديگري که در رابطه با جوانان جوياي کار قابل تامل است به بيکاري در قشر کارگر برمي گردد. امروز بيکاري در ميان قشر کارگر براي خودش هم يک معضل شده است، به طوري که گاهي اوقات حتي براي يک کارگري ساده بايد آشنايي داشته باشيد در حاليکه مشاهده مي‌شود کارگران کشورهاي ديگر به راحتي کار پيدا مي‌کنند. شايد بهتر باشد در اين راستا به نيروي کار بومي نسبت به اتباع خارجي توجه بيشتري شود.

– بالارفتن سن ازدواج. يکي ديگر از چالش‌هاي امروز جوانان بالارفتن سن ازدواج است که در اين امر دلايل متعددي دخيل هست که يکي از اصلي ترين دلايل مي‌تواند عدم وجود شغل و يک منبع درآمدي باشد.

– پارادوکس در برخي از سياست گذاري ها. درحالي دولت سياست افزايش جمعيت دارد که:
الف. با انبوه بيکاران جامعه روبه رو است.
ب. سن ازدواج جوانان به طروق مختلف بالا رفته است.
ج. زوج‌هاي جوان براي دريافت وام ازدواج با مشکلاتي مواجه شده اند. بنابراين، براي اجرايي شدن سياست‌هاي دولت در ارتباط با جوانان بايست پارادوکس‌هاي موجود را برطرف کرد. با اين وجود دولت اعتدال مي‌خواهد فاصله‌ها را کم کند و همه چيز را سرجاي خود قرار دهد و در اين راستا راهبردهايي مي‌تواند کارگشا باشد که به برخي از آنها اشاره مي‌گردد:
– کاهش فاصله مابين تحصيل تا اشتغال. دولت مي‌تواند فاصله ي ايجاد شده از تحصيل تا اشتغال را براي جوانان با يک تغيير نگرش اساسي و اصولي کم کند بطوري که جوانان بتوانند به صورت هدفمند بعد از پايان تحصيلات وارد بازار کار مرتبط با رشته خود شوند. شايد بتوان با هدفمند کردن جذب دانشجو متناسب با نياز روز جامعه از سردرگمي قشر تحصيل کرده جلوگيري کرد. البته برنامه ريزي براي اين مهم باوجود خيل عظيم جوانان جوياي کار و تحصيل نياز به اهتمام جدي دولت‌ها دارد.

– بانک اطلاعاتي درست. امروز اگر بخواهيم براي اشتغال جوانان کاري اساسي انجام دهيم، گام نخست تهيه اطلاعات درست از آمار بيکاران جامعه است تا بتوان متناسب با آن طرحي نظام مند تهيه کرد. فکر نکنيم اگر از ارائه آمار و ارقام واقعي اين معضل اجتماعي چشم پوشي کنيم مشکل خودبخود حل و فصل مي‌شود.

– تدوين يک تعريف بومي از بيکاري. در راستاي حل معضل بيکاري تدوين يک تعريف بومي از بيکاري با توجه به شرايط منطقه و کشور ضروري به نظر مي‌رسد. چگونه مي‌توان بر اساس اين تعريف که 1 ساعت کار در هفته شغل محسوب مي‌شود، اطلاعات درستي در مورد اشتغال و بيکاري امروز کشور به دست آورد و بر اساس آن اطلاعات براي آينده جوانان برنامه ريزي کرد!
در اينجا راهکارهايي براي حل برخي چالش‌ها در حوزه جوانان و به کاربستن اين نيروي محرکه در جامعه پيشنهاد مي‌شود:

– پايين آوردن سن بازنشستگي. شايد بشود با پايين آوردن سن بازنشستگي افراد شاغل به افراد جوياي کار فرصتي تازه داد تا انرژي تازه اي وارد سازمان‌ها و ارگان‌هاي مختلف شود.

– حذف چند شغله ها. در وضعيتي که کشور با مشکل بيکاري روبه رو است مي‌توان دست به حذف چند شغله‌ها زد و از اين طريق فرصت اشتغال به افراد بيکار و جوياي کار داد.

– ضابطه مند کردن تحصيلات آکادميک. امروزه مراکز متعدد علمي به انحاء مختلف سعي در جذب افراد براي ادامه تحصيل دارند و اين رويه که گاهي بدون ضابطه انجام مي‌شود مي‌تواند در آينده باز مشکل ساز شود. وقتي يک فرد تحصيل کرده متحمل هزينه‌هاي زياد تحصيل مي‌شود و دست آخر بيکار مي‌ماند، شايد از دو جهت به او آسيب رسانده ايم؛ يکي اينکه هزينه اي که براي ادامه تحصيل متحمل شده، از دست رفته است و دوم اينکه انتظاراتي در فرد به وجود آورده ايم که وقتي به آنها نمي‌رسد باعث سرخوردگي او مي‌شود.

– کادر سازي. امروز گا‌هي مشاهده مي‌شود نيروي جوان و متخصصِ جامعه را به بهانه‌هاي کم تجربگي به حاشيه مي‌رانند؛ مسئله اي که شايد خود در آن مقصر نباشند! درحاليکه با کادرسازي ضمن اينکه مي‌توانيم جوانان پرانرژي را با تجربه سازيم، در بازه زماني بيشتري از اين نيروي انساني پرتحرک بهرمند شويم.

– ميدان دادن به جوانان در عرصه کشورداري. امروزه در کشورهاي پيشرفته به اهميت نيروي جوان و خلاق بيشتر توجه مي‌شود و همين جابه جايي در پنجره نگاه به نيروي انساني، تفاوت اساسي و معنا داري در ايجاد فاصله با کشورهاي جهان سوم در پارامترهاي توسعه اي ايجاد کرده است. آنها امروز به جوانهاي 25 تا 30 ساله اعتماد مي‌کنند تا حتي در سطح وزير خود را بالا بکشند. اما سوال اين است آيا مي‌شود چنين فرصتي براي جوانان ما نيز مهيا شود؟ آري مي‌شود، در زماني اين فرصت را به وجود آورده ايم؛ نگاهي به سرداران جوان و خلاق دوران جنگ بيندازيد که چه شايسته مسئوليت خطير دفاع از دين و کيان خويش را بر عهده گرفتند. هرگاه ما به اين جوانان اعتماد کرده ايم پاسخي شگفت انگيز گرفته ايم. به هر حال آينده اين کشور متعلق به جوانان است و اگر آينده اي خوب مي‌خواهيم پس امروز جوانان را دريابيم.

جوانها را دريابيم قبل از آنکه جواني از آنها رخت بربندد. جوانان ايراني شايسته اعتماد هستند نبايد از آنان هراسيد. بايست به آنها در عرصه‌هاي اجتماعي و مديريتي بها داد تا خلاقيت و نبوغ خود را بيش از پيش شکوفا سازند! امروز اگر براي جوان بيکار کار پيدا مي‌کنيم، نه تنها نبايد بر او منتي گذاشت بلکه به خاطر استفاده از نيروي خلاق جواني اش بايد از او قدرداني نيز کرد. خوشبختانه در دولت تدبير و اميد بارها به اهميت و ضرورت به کارگيري جوانها اشاره شده است. و سخن آخر اينکه امروز براي دولتي که در فکر تهيه کليد است، استفاده از کليد خلاقيت جوانان ايراني را پيشنهاد مي‌کنيم. شايد امروز تقابل نيروي خلاق جواني در برابر چالش‌ها و مشکلات پيش رو بتواند حکايت کليد در برابر قفل باشد. از اين کليد کارگشا به موقع استفاده کنيم.

روزنامه ابتکار




انتقادهای تند اصلاح‌طلبان از عملکرد دولت در آستانه یک سالگی؛

کولایی که عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب است در پایان می نویسد: در آستانه سالگرد روی کار آمدن دولت در حوزه روابط خارجی نیازمند سامان دادن روابط نزدیک با مراکز علمی و آموزشی با دستگاه دیپلماسی هستیم.

یک سال از شروع به کار رسمی دولت یازدهم گذشت، دولتی که رییس آن سنگینی بار رای و تنفیذ را درک کرد و به دور از “استبداد در رای و عجله در تصمیم و تقدم منافع شخصی بر منافع گروهی” به دنبال حل مشکلات اقتصادی و سیاسی بود.

کسی که گفت می‌خواهد “خادم لایقی برای مردم” باشد و فراموش نکند “آنچه بر پیشینیان رفته است.”

حال یک سال از آن زمان و وعده های رییس جمهور گذشته است، وعده هایی از جمله: بازگشایی مجدد خانه سینما، رفع فیلتر شبکه های اجتماعی، منشور حقوق شهروندی، جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه، تشکیل وزارت زنان، احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی، آموزش زبان مادری در مدارس، مهار تورم و رساندن آن به زیر 25 درصد، یارانه کالایی، تقویت ارزش پول ملی، بیمه زنان سرپرست خانوار، جلوگیری از تحریم ها در آینده و کاهش آنها و …

اما در این میان اصلاح طلبان که خود را حامی دولت معرفی کرده اند و حتی پیروزی روحانی را مرهون حمایت اصلاح طلبان از وی می دانند، در یک سالگی دولت تدبیر و امید، انتقادهایی را به وی وارد کرده اند.

الهه کولایی، فعال اصلاح‌طلب امروز در یادداشتی در روزنامه آرمان تاکید کرد که “دولتمردان از سازماندهی و ساماندهی نخبگان برای همراهی و همکاری در جهت حل مشکلات داخلی تا کنون گامی عملی برنداشته است. در این زمینه تسهیل پیوند دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی با دستگاه دیپلماسی روند قابل قبولی را پشت‌سر نگذاشته است”.

وی می نویسد: ما ناچار به اعتراف هستیم که دولت در عرصه سیاست داخلی از تعامل با جامعه مدنی باز مانده است. دولتمردان از سازماندهی و ساماندهی نخبگان برای همراهی و همکاری در جهت حل مشکلات داخلی تا کنون گامی عملی برنداشته است. در این زمینه تسهیل پیوند دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی با دستگاه دیپلماسی روند قابل قبولی را پشت‌سر نگذاشته است.

این نماینده دوره مجلس ششم همچنین مسایل اقتصادی را مهمترین مسئله مورد غفلت دولت طی یک سال اخیر می داند و معتقد است: نکته مهم‌تر آنکه دولت در پاسخ به نیازهای داخلی در جهت شکوفا کردن اقتصاد و به حرکت در آوردن چرخ‌های اقتصاد ملی از ایفای نقش موثر و تعیین کننده باز مانده‌ است. دولت همچنین نتوانسته یک رویکرد اقتصادی پرتحرک را برای خروج از رکود تورمی از طریق دیپلماسی کارآمد در حوزه روابط اقتصادی سامان دهد. به یک معنا تمرکز بر مذاکرات هسته‌ای به تنهایی تکلیف فراروی دولت در رفع مشکلات پیش رویش نبوده است.

کولایی که عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب است در پایان می نویسد: در آستانه سالگرد روی کار آمدن دولت در حوزه روابط خارجی نیازمند سامان دادن روابط نزدیک با مراکز علمی و آموزشی با دستگاه دیپلماسی هستیم. از سوی دیگر لازم است دستگاه دیپلماسی رویکرد اقتصادی قوی‌ترو کارآمد‌تری را در پاسخ به نیازهای داخلی دنبال کند به ویژه در توسعه روابط با کشورهای پیرامونی باید رویکرد بهتری اتخاذ شود.

البته انتقاد اصلاح طلبان طی ماه های اخیر از عملکرد دولت اعتدال کم نبوده است و حتی  چندی پیش نیز “ابراهیم اصغرزاده” فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با همین روزنامه به نقد عملکرد یک ساله دولت در زمینه دیپلماسی پرداخت و گفت: اولین قدم دولت بازسازی یا بهتر بگویم تاسیس مجدد دستگاه دیپلماسی بر مبنای عقلانی و منطقی بود که تا حدودی موفق شد گرچه متاسفانه به دلیل بی‌برنامگی دستگاه دیپلماسی کشور یکسره گروگان پرونده هسته‌ای شده است و کمتر به دیگر روندهای بین‌المللی پرداخته است.

وی افزود: ماموریت اصلی دستگاه دیپلماسی باید این باشد که ایران را به کشوری پیش‌بینی‌پذیر و قابل اتکا در معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای تبدیل کند اما اگر تیم دولت بخواهد مثل تیم‌های فوتبالی بازی کند که به رغم بهره‌گیری از ستاره‌های زیاد در ترکیب خود یا وجود نیمکت ذخیره‌های پروپیمان قادر به گلزنی نیست چه سود و همه امیدها و آرزوهای مردم برای تغییر وضع از دست خواهد رفت.

این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطرنشان کرد: ستاره چنین دولتی حتی زودتر از دولت پوپولیستی و کم‌ستاره احمدی‌نژاد که بارها گل به خودی می‌زد افول خواهد کرد. به نظرم دولت دکتر روحانی اگر قادر به گلزنی نیست لااقل خوب بازی کند.

یک ماه پیش نیز در دیدار نمایندگان طیف موسوم به اصلاح طلب با رییس دولت اعتدال، نسبت به عملکرد دولت هفت انتقاد را مطرح کردند که عبارتند از: ارتباط ضعیف با مردم، به پایان رسیدن ظرفیت صداوسیما برای ارتباط با مردم و لزوم استفاده از ظرفیت های جدید، حصر سران فتنه، انفعال برخی از وزرا، عدم استفاده از ظرفیت شوراهای شهر، عدم بهره گیری از ظرفیت رسانه های مختلف، سرعت پایین تغییر فرمانداران و به کارگیری مدیران استانی همسو با اصلاح طلب.

اصلاح طلبان بارها اعلام کرده اند که دولت روحانی را “دولت گذار” می دانند و به نظر می رسد آنها بعد از فتنه ۸۸ که دیگر نتوانستند به عرصه سیاست کشور بازگردند، حالا قصد دارند پروژه ای که قرار بود حداقل سه سال بعد اجرایی شده و مرحله عبور از دولت اعتدالی را کلید بزند، بسیار زودتر از موعد شروع کنند.

عرش نیوز




کلید دولت تدبیر هم به قفل بحران دریاچه ارومیه نمی خورد

68468595-4345634بحران خشک شدن تالاب بین المللی دریاچه ارومیه کم کم وارد سومین دهه خود می شود، تاکنون این معضل با وجود تلاش دولتهای گذشته لاینحل باقی مانده و امروز امیدها به کلید دولت تدبیر ختم شده اما به نظر می رسد کلید دولت روحانی هم به قفل این بحران نمی خورد.

۱۷ سال از اولین هشدارها در خصوص از بین رفتن دومین دریاچه شور جهان می گذرد در این مدت همایش ها، طرح ها، برنامه های بین المللی، ملی، استانی و محلی زیادی برای برون رفت از این معضل برگزار شده اما این اقدامات نه تنها گره ای از مشکل این زیست بوم را حل نکرده بلکه هر سال بر پیچیدگی آن افزوده است.

هنوز نزدیک دو دهه است مسئولان علت اصلی بروز این مشکل را شفاف سازی نمی کنند، نزدیک دو دهه است هیچ یک از بخش های کشاورزی، سد سازی، ساخت میانگذر شهید کلانتری، محیط زیست، چاه های غیرمجاز، برداشت اضافه از آبهای زیرزمینی که سهم زیادی در به وجود آمدن این بحران داشته و دارند زیر باز کرده های خود نمی روند.

نزدیک دو دهه است این دریاچه با وعده های مکرر مسئولان بیشتر به عمق نابودی نزدیک می شود، نزدیک دو دهه است مسئولان ملی به خصوص وزارت نیرو چشم های خود را به برداشت آب زرینه رود شاهرگ اصلی دریاچه ارومیه توسط استان همسایه بسته اند.

وعده هایی که تکرار می شوند…!
نزدیک دو دهه است مسئولان سردرگم پیدا کردن راهکار عملی برای نجات این تالاب بین المللی هستند ولی هنوز آزمون و خطای طرح های پیش بینی شده مجال تدبیر را از مسئولان گرفته است، نزدیک دو دهه است مردم این منطقه همراه دریاچه خون دل می خورند که این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت.

هشدار و حتی بروز بادهای نمکی و تهدید حیات ساکنان سه استان حوضه آبریز و حتی پایتخت نیز تاکنون نتوانسته مسئولان را قانع کند که دست از وعده ها و شعارهای توخالی در راستای احیای این دریاچه برداشته و دست به اقدام عملی بزنند. مدیرکل محیط زیست آذربایجان غربی خیر از تنش و بحران آبی خبر می دهد، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان غربی می گوید بحران کم آبی ایران از مرز بحران نیز گذر کرده است، یک مسئول از وجود هزاران چاه غیرمجاز و برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه خبر می دهد اما دریغ از واکنش برنامه ریزان کشور.

هنوز طرح های تدوین شده طی سالهای اخیر به دلیل مشکلات اعتباری هنوز اجرایی نشده اند که دولت یازدهم با تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه که با حضور رئیس جمهوری برگزار شد ۱۰ طرح جدید مصوب و به مصوبات قبلی اضافه کرد ۱۰ طرحی که مشخص نیست وارد فاز اجرایی می شوند یا نه؟

حالا مسئولان با تصویب این ۱۰ طرح جدید به همراه ۱۴ طرح مصوب قبلی می گویند ۱۰ تا ۱۵ سال زمان لازم است تا دریاچه احیا شود یعنی مردم منطقه باید ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر خون دل بخورند و نظاره گر مرگ دریاچه ارومیه باشند تا شاید روزی روزگاری این دریاچه احیا شود.

رویایی که تعبیر آن غیرممکن به نظر می رسد
رویایی که تعبیر آن غیرممکن به نظر می رسد چرا که تا ۱۰ الی ۱۵ سال آینده اثری از دریاچه ارومیه باقی نمی ماند که بخواهد احیا شود یا نه.

۱۰سال آینده اثری جز بادهای نمکی که کل منطقه حتی پایتخت را تهدید خواهد کرد باقی نخواهد ماند و مسئولان با علم به این موضوع وعده های عملی نشده ای به مردم ارومیه و آذربایجان غربی می دهند.

اولین مصوبه دولت یازدهم مربوط به دریاچه ارومیه بود و این موضوع در آن روزها بارقه امیدی در دل مردم این منطقه ایجاد کرد اما امروز با این وعده های سرخرمن نیز به نظر می رسد دولت روحانی نیز قصد عملی کردن وعده های خود را ندارد.

راهکار احیاء امروز دریاچه ارومیه خیلی واضح است، به جای برگزاری همایش های بین المللی و ملی و هزینه های اضافی یا تصویب طرح های غیرقابل اجرا بهتر نیست آب زرینه رود که شاهرگ اصلی دریاچه است و سالهاست برای شکوفایی غیرمنصف تبریز تلف می شود وارد خود دریاچه شود؟

بهتر نیست به جای آوردن آب از ارس که ارتفاع آن نسبت به آذربایجان غربی زیاد بوده و مستلزم هزینه های هنگفت هست و به نظر برخی کارشناسان اجرای آن فایده ای و آبی برای دریاچه ارومیه ندارد به تبریز که با صرفه تر و عملی تر است سرازیر شده و آب زرینه رود وارد دریاچه ارومیه شود؟

شگرد جدید دولت در آذربایجان غربی/خط دوم انتقال زرینه رود به تبریز اجرایی می شود
متاسفانه سالیان متمادی است آب زرینه رودزمانی که مردم شهرستانهای میاندوآب و اطراف از بی آبی یا کم آبی رنج می برند به تبریز آن هم برای توسعه صنعت، گردشگری و… منتقل می شود ولی مسئولان و دولت به جای جلوگیری از ادامه این روند در فکر اجرای خط دوم این طرح هستند طرحی که بی شک منجر به فاجعه بزرگ بحران بی آبی در منطقه شده و اهالی این دیار را به کوچ وادار می کند.

هرچند مسئولان آذربایجان غربی عزم خود را جزم کرده اند جلوی اجرای این طرح را بگیرند اما نماینده مردم شهرستانهای میاندوآب، تکاب و شاهین دژ امروز در نشست خبری با خبرنگار به مناسبت روز خبرنگار از اجرای خط دوم انتقال زرینه رود به تبریز خبر داد.

خبری که آب پاکی نابودی دریاچه ارومیه، بحران کم آبی در میاندوآب و شهرهای اطراف را روی دست مردم این منطقه ریخت. البته حجت الاسلام روح الله بیگی اظهارداشت: مسئولان می گویند اجرای خط دوم برای انتقال آب نیست بلکه پدافندی است که اگر خط اول انتقال به هر دلیلی آسیب دید این خط دوم کمک کار باشد بیگی این را هم اشاره کرد که ته دلمان از این گفته مسئولان قرص نیست و می ترسیم این گفته شگرد جدیدی باشد برای انتقال بی سر و صدای آب زرینه رود.

این اظهار نظر نماینده مردم میاندوآب، تکاب وشاهین دژ در مجلس شورای اسلامی بعید هم به نظر نمی رسد چرا که هیچ تضمینی وجود ندارد اگرخط دوم انتقال آب زرینه رود اجرا شد آبی از این خط به تبریز منتقل نشود.

به دریاچه ارومیه نباید با دید و عینک سیاسی نگاه کرد
نماینده مردم میاندوآب، تکاب و شاهین دژ در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه نباید به دریاچه ارومیه با عینک و دید سیاسی نگاه می شد اظهارداشت: عواقب سیاسی کردن دریاچه ارومیه نتیجه ای جز از بین رفتن آن ندارد که امروز شاهد این امر هستیم.

حجت الاسلام روح الله بیگی با بیان اینکه دریاچه ارومیه متعلق به طیف و جناح خاصی و همچنین جغرافیای خاص نیست عنوان کرد: دریاچه ارومیه به عنوان نعمت بی بدیل خدادادی متعلق به کل مردم ایران و حتی دنیاست و باید تمام تلاش ها برای احیای آن صورت گیرد.

وی با اشاره به اینکه اولین مصوبه دولت یازدهم مربوط به دریاچه ارومیه بود گفت: این اقدام بسیار ارزشمند است ولی حواس دولت باید باشد که در صورت عدم توجه به اجرایی شدن این مصوبه حیثیت دولت تدبیر و امید را زیر سوال خواهد بود.

حجت الاسلام بیگی با انتقاد از اجرای طرح انتقال آب از ارس به دریاچه ارومیه افزود: این طرح به دلیل اینکه صرفه اقتصادی نداشته و آبی برای دریاچه ارومیه در پی ندارد نباید اجرایی شود به جای آن آب ارس به تبریز منتقل شده و آب زرینه رود شاهرگ اصلی دریاچه ارومیه نیز به دریاچه منتقل شود.

وی در خصوص اجرای خط دوم انتقال آب زرینه رود به تبریز گفت: تمامی مسئولان و نمایندگان مردم آذربایجان غربی در مجلس شورای اسلامی مخالف اجرای این طرح هستند اما گویا مسئولان مصر به اجرای خط دوم هستند.

نماینده مردم میاندوآب، تکاب و شاهین دژ در مجلس شورای اسلامی گفت: آقای کلانتری اعلام می کنند اجرای خط دوم برای انتقال آب نیست بلکه طرحی پدافندی است که اگر خط اول آسیب دید از خط دوم استفاده شود که البته ته دل من به این گفته قرص نیست چون تضمینی وجود ندارد.

وی با بیان اینکه به نظر می رسد این گفته شگرد جدیدی برای انتقال بی سر و صدای آب از زرینه رود باشد اعلام کرد: اگر این خط دوم اجرایی شود باید منتظر فاجعه بزرگ کم آبی در شهرستانهای میاندوآب و شهرهای اطراف باشیم که این فاجعه پدیده مهاجرت اهالی این دیار را به همراه خواهد داشت.

دولت با مردم به خصوص مردم آذربایجان غربی با صداقت برخورد کند
حجت الاسلام بیگی با تاکید بر اینکه ما به مسئولان و گفته های آنها اعتماد داریم گفت: ان شاءالله مسئولان نیز با مردم به صداقت برخورد کنند چرا که مردم آذربایجان غربی سالهاست در نقطه صفر مرزی با جانفشانی از کشور و تمامیت ارضی آن با دادن شهدای زیادی دفاع کردند و امروز وظیفه مسئولان است که با مردم به صداقت برخورد کنند.

نماینده مردم میاندوآب، تکاب و شاهین دژ توجه به زیرساخت های صنعتی، تسریع در روند اجرای صنایع مادر در آذربایجان غربی، خروج کشاورزی استان از حالت سنتی، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی در شهرهای آذربایجان غربی را از راهکارهای مدیریت بهینه منابع آبی و در نتیجه احیای دریاچه ارومیه عنوان کرد.

حجت الاسلام بیگی بیماریهای ریوی و تنفسی، وقوع بادهای نمکی و تهدید سلامت مردم منطقه به خصوص پایتخت را عوارض بی توجهی به از بین رفتن دریاچه ارومیه برشمرد و خواستار مشارکت همگانی برای نجات این زیست بوم شد.

دریاچه ارومیه از سال ۷۶ شروع به خشک شدن کرده است و در عرض ۱۳ سال، سطح آب دریاچه کاهش زیادی پیدا کرد و در حال حاضر دریاچه مملو از نمک، گویی که کفن پوشیده باشد، به انتظار مرگ خود نشسته است. خشک شدن دریاچه ارومیه، خطر تبدیل شدن قسمت زیادی از زمین های استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی به نمکزار را به همراه دارد.

از سوی دیگر دریاچه ارومیه دارای ۱۰۲ جزیره کوچک و بزرگ است که تعدادی از آن ها وضعیت منحصر به فردی از نظر حیات وحش موجود در آن و گونه های گیاهی دارند. اسپیر، اشک، کبودان از جزایر مهم این دریاچه هستند که گوزن زرد، کل، بز و انواع دیگر پستانداران در آن زندگی می کنند. پارک ملی دریاچه ارومیه که جزو ذخایر ۵۹ گانه بیوسفری جهان اعلام شده با مساحت متوسط پنج هزار و ۲۰۰ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه داخلی ایران محسوب می شود.
مهر