1

انسان از چند گیگابایت تشکیل می‌شود؟

انسانها با وجود همه تفاوت‌های ظاهری و رفتاری، از 99.9 درصد کدهای ژنتیکی مشترک برخوردارند؛ اکنون یک فیزیکدان استرالیایی برای تعیین میزان داده‌های درون این کدها، نظریه اطلاعات را بر ماهیت پیچیده دی‌ان‌ای اعمال کرده است.
انسان از چند گیگابایت تشکیل می‌شود؟
درک مولر، فیزیک مهندس استرالیایی با استفاده از اصل دودویی، دو بیت داده را برای هر مولکول در دی‌ان‌ای اختصاص داده و این بیتها را برای کشف کل کد معادل 1.5 گیگابایت به بایت تبدیل کرد. متناوبا، این کد می‌تواند 511 تصویر دیجیتالی با میانگین اندازه سه مگابایت را در خود نگهدارد.

به گفته مولر، کوچکترین میزان اطلاعات موجود، پاسخ «بله» یا «خیر» و «صحیح» یا «غلط» است. در کد دودویی، این پاسخ می‌تواند به شکل «1» برای صحیح و «0» برای غلط ساده‌تر شود.

در سال 1963، کد استاندارد آمریکایی برای تبادل اطلاعات (اسکی) اعلام کرد هفت بیت اطلاعات برای رمزگشایی همه حروف الفبا از جمله حروف بزرگ و کوچک و نمادها وجود دارد.

رایانه‌ها که به دلیل مبنای دودویی کد، به مضربی از دو برای عملکرد خود نیاز دارند، از هشت بیت به عنوان واحد محاسبه استفاده کرده و این یک بایت خوانده شد.کد ژنتیکی انسان در یک توالی از چهار مولکول قرار دارد که با حروف A ،B ،G و C نمایش داده می‌شوند.

هرکدام از آنها می‌توانند با دو بیت داده – 00، 10، 11، 01 – رمزگشایی شوند. هنگامی که این مولکولها ضرب در شش میلیون حرف شده و سپس تقسیم بر هشت بیت در بایت شدند، مولر دریافت که کل کد حاوی 1.5 گیگابایت داده است.

وی سپس این محاسبات را گسترش داده و دریافت که هر سلول در بدن انسان حاوی این 1.5 گیگابایت داده بوده و اینکه 40 تریلیون سلول در بدن انسان وجود دارد. این میزان با 60 زتابایت (60 با21 صفر) اطلاعات مساوی است.

علاوه بر این، از آن جا که 99.9 درصد از این اطلاعات با انسانهای دیگر مشترک است، کمتر از یکی در هر 1000 داده منحصربفرد بوده که این میزان به آسانی در یک فلاپی جا می‌شود.

این کار مبتنی بر مفهوم عمومی نظریه اطلاعات است. در ساده‌ترین تعریف، این نظریه به بررسی چگونگی شکل‌گیری پیغامها از اطلاعات، ‌تفاوت آنها و شباهتشان می‌پردازد.

برای مثال اگر کسی بخواهد ایده‌ای را به اشتراک بگذارد، می‌تواند آن را ایمیل کرده، بنویسد، تصویر آن را بکشد یا درباره آن صحبت کند. همه این روشها با هم تفاوت دارند اما نتیجه آنها که به اشتراک‌گذاری اطلاعات است، یکی است.

مغزها از طریق زبان می‌توانند زبان یا تفکر را بدست بیاورند و آنها را به تکه‌هایی تبدیل کنند که بعد توسط نمادها و سیگنالها قابل بیرونی‌سازی است.

اطلاعات، جدای از شکل ذخیره و به اشتراک‌گذاری آن، می‌تواند توسط فرآیندی اساسی موسوم به آنتروپی سنجیده شود.

این سنجش با بیت صورت گرفته و اطلاعات بدون توجه به چگونگی به اشتراک‌گذاری آن،‌ از یک میزان مشابه بیتها ساخته شده که تنها در تراکم با هم تفاوت دارند.




توافق هسته‌ای؛ از اراده تا عمل

توافق هسته‌ای؛ از اراده تا عمل

صادق زیباکلام

بعید به نظر می‌رسد که میان هموطنانمان کسی باشد که هنوز متوجه حساسیت مذاکرات 21روزه سرنوشت‌ساز هسته‌ای -که از روز پنجشنبه در «وین» آغاز شده- نشده باشد. برای درک اهمیت این مذاکرات، کافی است به تیم مذاکره‌کنندگان آمریکایی نگاهی بیندازیم. آمریکایی‌ها از نظر تعداد، بیشترین افراد را به «وین» اعزام کرده‌اند. 17 نفر از مسوولان ارشد کاخ سفید به علاوه یک، دوجین کارشناس و متخصص، ستون فقرات آمریکایی‌ها را تشکیل می‌دهند. شاید تصور کنیم همه کارشناسان، متخصصان تسلیحات و امور هسته‌ای هستند. این حرف البته درست اما ناقص است چراکه شماری از اعضای ارشد تیم آمریکایی را نه متخصصان هسته‌ای بلکه کارشناسان امور مالی و بانکی تشکیل می‌دهند. این نشان می‌دهد آمریکایی‌ها چقدر جدی به این مذاکرات و نتیجه‌بخش‌بودن آن می‌نگرند که از حالا رفته‌اند برای مرحله بعد از توافق «وین». یعنی گام دوم که دربرگیرنده چانه‌زنی، تصمیم‌گیری و توافق روی رفع تحریم‌هاست. در راس همه تحریم‌ها، دارایی‌های بلوکه‌شده ایران در بانک‌های اروپایی، آمریکایی و آسیایی است. دست‌کم 120میلیارددلار از دارایی‌های ایران به واسطه تحریم‌ها در حساب‌های این بانک‌ها مانده است. بعد از جریمه سنگین هشت‌میلیارددلاری بزرگ‌ترین بانک فرانسه از سوی دادگستری ایالات‌متحده به واسطه نقض تحریم‌های ایران، کره‌شمالی و سوریه که هفته گذشته صورت گرفت به نظر می‌رسد شرایط برای بانک‌ها و موسسات مالی در مورد دارایی‌های ایران که در حساب‌هایشان است، بسیار سخت‌تر شده است. به همین دلیل است که آمریکایی‌ها متخصصان و کارشناسان مالی و بانکی را هم با خود به «وین» برده‌اند تا با کمک مقامات ایرانی بتوانند به یک فرمول و ترتیبی برای آزادکردن تدریجی دارایی‌های ایران برسند. آنچه کل قضیه را پیچیده می‌کند این است که بخشی از تحریم‌ها در دست قوه مجریه و اوباماست اما بخش‌های دیگر توسط کنگره به تصویب رسیده و در نتیجه رییس‌جمهور نمی‌تواند دخل‌وتصرفی در آنها داشته باشد. کنگره هم به مرور زمان و در صورت پیشرفت توافقات نهایی، شروع به برداشتن تحریم‌ها خواهد کرد. البته این فقط شمار بالای مقامات ارشد آمریکایی در «وین» نیست که اهمیت مذاکرات را نشان می‌دهد. تعیین زمان 21 روز مداوم برای مذاکرات، نه‌تنها کم‌سابقه که بی‌سابقه است. نفس تعیین سه هفته مذاکره، مبین آن است که دو طرف، عزم و اراده جدی برای رسیدن به توافق دارند. اگرچه همه شواهد و قراین از حصول توافق حکایت دارد؛ اما به‌هرحال هیچ تضمینی نیست که توافق قطعی باشد. اما چرا اینقدر موضوع هسته‌ای ما پیچیده شده است و چرا نیاز به صدها ساعت مذاکره پیدا کرده، ضمن آنکه ظرف قریب به یک‌سال گذشته هم بدون اغراق، صدها ساعت مذاکره صورت گرفته است؟ این سوال زمانی معنادار‌تر می‌شود که می‌دانیم دست‌کم، هم دولت جدید ایران و هم کاخ سفید به جد خواهان حصول توافق هستند. غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها حاضر شده‌اند در اصول و با وجود هشدارها و زنهارهای جمهوریخواهان تندرو به علاوه اسراییلی‌ها و طرفداران با نفوذ آنان در ایالات‌متحده، به ایران اطمینان کنند که سودای تولید سلاح هسته‌ای نداشته و فعالیت‌های هسته‌ای آن صرفا به‌دنبال مقاصد غیرنظامی است. اما آنها در عین حال عنوان می‌کنند ممکن است در آینده‌ای دور، ایران تغییر عقیده داده و بخواهد به سمت تولید تسلیحات هسته‌ای برود. به‌واسطه این موضع، آمریکایی‌ها اصرار دارند که توان هسته‌ای ایران به اندازه‌ای تقلیل یابد که اگر در آینده به‌سمت دیگری برود، زمان زیادی لازم باشد. به تعبیر خانم وندی شرمن، دستیابی به هدف استراتژی «فعالیت هسته‌ای ایران آری؛ اما محدود و کنترل‌شده»، در لفظ آسان است اما در عمل بسیار پیچیده و دشوار.

اولین مشکل این رویکرد، ایستادگی طرف ایرانی است. ایران به‌طور طبیعی؛ می‌خواهد، طرف غربی ادعای ما را مبنی بر اینکه سودای ساخت سلاح هسته‌ای نداریم، پذیرفته و در نتیجه بتواند در چارچوب قوانین و پادمان‌های بین‌المللی به فعالیت هسته‌ای‌اش در ابعاد و میزانی که می‌خواهد ادامه دهد. «آژانس» هم نظارت‌ها و بازرسی‌های معمول را اعمال کند.

در عین حال، ایران حاضر شده برای دادن اطمینان به غربی‌ها که واقعا سودای تولید سلاح هسته‌ای ندارد، گام‌هایی بردارد؛ حاضر شده حجم فعالیت‌های هسته‌ای را نه برای همیشه، بلکه در یک محدوده زمانی مشخص، کاهش دهد؛ حاضر شده تعداد سانتریفیوژهایش را موقتا کاهش داده و به‌دنبال نصب مدل‌های پیشرفته‌تر نرود؛ حاضر شده حجم اورانیوم غنی‌شده‌اش را پایین بیاورد؛ حاضر شده تا تغییراتی در رآکتور آب‌سنگین اراک بدهد تا پلوتونیوم حاصل از آن آنقدر کم شود که دست‌کم بین 15 تا 20 سال زمان نیاز باشد تا مقدار آن به اندازه‌ای برسد که بتوان با آن سلاح هسته‌ای ساخت و تصمیماتی ازاین‌دست. مشکلات هم دقیقا از همین‌جا شروع می‌شود. غربی‌ها طبعا خواهان آن هستند که تعداد سانتریفیوژهای ایران آنقدر کاهش یابد تا آنان به یک ضریب اطمینان‌بخش دست یابند.

ایران برعکس می‌خواهد تعداد دستگاه‌های غنی‌سازی، بیشتر باشد. ایران می‌خواهد حجم اورانیوم غنی‌شده خیلی کاهش پیدا نکند درحالی‌که طرف غربی نگاه دیگری دارد. ایران می‌خواهد روی نسل جدید سانتریفیوژها تحقیق کند. نکته اساسی آن است که غرب همان‌طور که اشاره کردیم حاضر شده فعالیت‌های هسته‌ای ایران ادامه یابد اما همان‌طور که گفتیم محدود و بسیار کنترل‌شده. ایران اما ضمن آنکه حاضر به برداشتن گام‌های جدی برای اعتماد‌سازی شده، درعین‌حال هم می‌خواهد فعالیت‌های هسته‌ای‌اش به‌طور نرمال و طبیعی ادامه یابد.

خاکریز بعدی تحریم‌هاست. همان موضوعی که آمریکایی‌ها برای حل‌وفصل آن، یک دو جین کارشناس مالی و بانکی را همراه تیم مذاکره‌کننده خود کرده‌اند. خلاصه گفته باشیم در اینجا هم همان مناقشه حداقلی و حداکثری وجود دارد. ایران می‌خواهد تحریم‌ها در حداقل زمان ممکن لغو شوند درحالی‌که غربی‌ها هیچ عجله‌ای برای لغو تحریم‌ها نداشته و برای حصول اطمینان، تمایل دارند تا در یک بازه زمانی طولانی، تحریم‌ها برداشته شود. ایران سخن از پنج سال می‌کند درحالی‌که غربی‌ها از 15 و حتی 20سال صحبت می‌کنند. به علاوه همان‌طور که گفتیم بخش عمده‌ای از تحریم‌ها توسط کنگره وضع شده و مکانیزم دشوار و پیچیده‌ای برای برچیده‌شدن دارد.

‌ای‌کاش آنان که تحریم‌ها را «کاغذپاره» می‌پنداشتند، کمی به عاقبت کار می‌اندیشیدند. می‌ماند اینکه چه چیزی سبب می‌شود انسان به صعود و گذر دو طرف از این کوه بلند اختلافات و تفاوت‌ها امیدوار باشد؟ بیش از یک دهه است دو طرف نتوانسته‌اند به فصل مشترکی برسند و پرونده هسته‌ای همچنان باز مانده است. آنچه باعث امیدواری نسبی می‌شود- که شاید در انتهای این تونل بلند 21روزه بتوان روزنه امیدی را مشاهده کرد- به‌وجودآمدن اراده قوی در طرف آمریکایی و ایرانی برای توافق است. بنابر دلایلی که تشریح آن نیازمند نوشتار طولانی دیگری خواهد بود، هم تهران و هم واشنگتن به جد و واقعا به‌دنبال رسیدن به توافق هستند. طبیعی است که به‌واسطه وجود مخالفان توافق هم در تهران و هم در واشنگتن، طرفین می‌خواهند امتیاز کمتری بدهند اما آنچه باعث امیدواری می‌شود فضای گرم‌تر، ادای احترام متقابل میان دو طرف بعد از نزدیک به 34سال و سرانجام یکدیگر را در نه قامت دشمن که در قالب دو رقیب دیدن است. 21روز نفسگیر، باید صبر کنیم تا ببینیم آیا این تغییرات واقعا اتفاق افتاده یا صرفا خوش‌خیالی و امیدواری به اتفاق‌افتادن آن است.

روز نو




اولین عکس‌های منتشر شده از ابوبکر البغدادی سرکرده تروریست‌های داعش در کاخ خلافتش

به گزارش نگاه روز،گروهک تروریستی داعش که در هفته‌های اخیر برخی شهرهای عراق را اشغال نموده و از هیچ جنایتی دریغ نکرده است طی اقدامی جدید، اکانت‌هایی را در توییتر منتشر کرده که در آن اولین عکس‌ها از ابوبکر البغدادی سرکرده گروهک تروریستی که ادعای خلافت دارد در کاخ خلافتش به چشم می‌خورد.

5842

 

45875




مردم برای خرید عجله نکنند/ قیمت‌ها تا دو ماه آینده در “بازار” کاهش می‌یابد

به گزارش نگاه روز;رضا شیوا رئیس شورای رقابت در خصوص قیمت‌های جدید خودرو، اظهار داشت: مردم برای خرید خودرو عجله نکنند چرا که اجرای شروط 5 گانه، قیمت
ها را تا دو ماه اینده نزولی خواهد کرد.

وی افزود: در بحث حاشیه‌ی بازار خودروسازان قول دادند که عرضه ی خودرو به اندازه‌ی کافی داشته باشند، تا از این طریق حاشیه ی سود از بین برود چرا که در غیر این صورت جریمه‌های سنگینی اعمال می‌شود.

به نقل باشگاه خبرنگاران




قیمت‌های جدید خودرو به احتساب هزینه الزامات قانونی ( استاندارد یورو۴ و کیسه هوا) اعلام شد.

به گزارش نگاه روز,‌ امروز رضا شیوا رئیس شورای رقابت در جمع خبرنگاران قیمت‌های جدید خودرو را اعلام کرد.

قیمت‌ها به شرح زیر است:

               خودرو (ایران خودرو)                        قیمت (تومان)
پژو 405 اس ال ایکس 30 میلیون و 300 هزار
پژو 405 دوگانه‌سوز 30 میلیون و 117 هزار
پژو 206 تیپ 5 34 میلیون و 114 هزار
پژو 206 صندوق‌دار 34 میلیون و 649 هزار
رانا 32 میلیون و31 هزار
پژو پارس جدید 34 میلیون و 888 هزار
پژو پارس دوگانه‌سوز 36 میلیون و 70 هزار
پژو پارس تی‌یو5 36 میلیون و 70 هزار
سمند ال ایکس ای اف7 دوگانه‌سوز 31 میلیون و 771 هزار
سمن ال ایکس ای اف 7 بنزینی 29 میلیون و 513 هزار تومان
سمند سورن 33 میلیون و126 هزار
سمند بهینه ای ام اس 27 میلیون و 59 هزار
                خودرو (سایپا)                     قیمت ( تومان)
سایپا 131اس ال 19 میلیون و 595 هزار
سایپا 131 اس ایکس 20 میلیون و 122 هزار
سایپا 132 اس ال 19 میلیون و685 هزار
سایپا 132 ایس ایکس 20 میلیون و208 هزار
سایپا 111 اس ال 19 میلیون و918 هزار
سایپا 111 اس ایکس 20 میلیون و443 هزار
سایپا 141 اس ال 18 میلیون و791 هزار
سایپا 141 اس ایکس 19 میلیون و 316 هزار
تیبا ایکس 24 میلیون و183 هزار

 

             خودرو (مدیران خودرو)                 قیمت(تومان)
ام وی ام 110 چهار سیلندر 21 میلیون و866 هزار
ام وی ام 530 43 میلیون و 282 هزار
ام وی ام 315 38 میلیون و 303 هزار

بر این اساس،دستورالعمل اعلامی از سوی شورای رقابت همان دستورالعمل اردیبهشت سال گذشته است.

به گفته رضا شیوا رئیس شورای رقابت، بانک مرکزی در خصوص نرخ تورم خودرو  که بر اساس نرخ آزاد و مبادله‌ای محاسبه شده همکاری کامل با شورای رقابت داشته است.

وی تصریح کرد: بانک مرکزی تورم خودرو پراید را 9 درصد و پژو 206 تیپ 7 را 7.6 درصد اعلام کرد.

شیوا ادامه داد: در این مورد بحث کیفیت برای ما خیلی مهم است و جریمه ‌هایی برای خودروهایی که کیفیتشان پایین است در نظر گرفته شده که حداکثر این جریمه منفی 2.5 درصد است که در مورد پراید علت پایین بودن کیفیت رقم جریمه 12 درصد است.

وی افزود: از دیگر طرح‌ها اصلاح فروش بود که خودرو سازان به شورای رقابت دعوت شدند.

رئیس شورای رقابت در خصوص عدم ارائه قیمت تولیدات شرکت رنوپارس نیز گفت: این شرکت اطلاعات مورد نیاز شورا را برای برخی انواع خودرو مانند تندر اعلام نکرده است، بنابراین طرح افزایش قیمت را ندارد و باید تا تصمیم‌گیری شورا طبق قیمت‌های خرداد 92 بفروشد.

* شروط پنجگانه شورای رقابت لازم‌الاجرا است

شیوا در ادامه نشست خبری خود گفت: از فردا شروط 5 گانه‌ی شورای رقابت در مورد خودروسازان لازم‌الاجرا است و باید خودرو سازان این شروط را به طور کامل به مرحله‌ی اجرا بگذارند.

وی ادامه داد: در بحث قیمت آپشن ها باید بگویم، قیمت ایربگ 1 میلیون 800 هزار تومان بوده که امسال این آپشن یورو 4 است.

رئیس شورای رقابت افزود: برای مثال ایران‌خودرو در بحث تولید 45 درصد افزایش داشته و هر ماه افزایش تولید خود را اعلام میکند، که برنامه‌ی آنها افزایش تولید بر پایه ی 100 درصد است.

وی ادامه داد: همچنین سایپا 40 درصد، مدیران خودرو 85 درصد، کرمان‌موتور 255 درصد وخودروسازی راین 4141 درصد در تولیدات خود افزایش خواهند داشت.

شیوا با بیان اینکه ما این 5 شرط را به خودروسازان تحمیل کرده‌ایم، گفت: در کنار این موضوع بحث 5/5 درصد افزایش نرخ تورم است که از سال گذشته مااین موضوع را داشته ایم.

به گفته وی سال گذشته تورم عمومی 20 درصد بوده و امسال هم نرخ تورم درآن محاسبه شده که این نرخ بر اساس بانک مرکزی ارائه می‌شود.

شیوا ادامه داد: در بحث حاشیه‌ی بازار خودروسازان قول دادند که عرضه ی خودرو به اندازه‌ی کافی داشته باشند.

رئیس شورای رقابت تصریح کرد: سال گذشته عرضه خودرو به اندازه کافی نبود زیرا بالای 60 درصد قطعات خودرو وارداتی است که در سال جاری این مشکل وجود ندارد و خودروسازان به ما قول داده اند که عرضه به میزان کافی برای تامین خودرو کشور داشته باشند تا بحث حاشیه ی سود هم از بین برود وگرنه جریمه‌های سنگینی اعمال می‌شود.

شیوا هم چنین در پاسخ به باشگاه خبرنگاران، گفت: مردم برای خرید خودرو عجله نکنند چرا که با توجه به اجرای شروط 5 گانه نرخ خودرو طی دو ماه آینده در بازار کاهش خواهد یافت.

گفتنی است؛ قیمت قبلی که توسط شورای رقابت برای مصرف‌کننده اعلام شده بود، به شرح زیر است:

پژو 405 اس ال ایکس: قمیت جدید 24 میلیون و900 هزار تومان با 6.9 درصد افزایش.

پژو 206 تیپ 5 : قیمت جدید 28 میلیون و 200 هزار تومان با 5.76 درصد افزایش.

پژو 206 صندوق دار V8: قیمت جدید 28 میلیون و 500 هزار تومان با 3.7درصد افزایش.

رانا: 32 میلیون تومان با 6.9 درصد افزایش.

پژو پارس جدید: 29 میلیون تومان با 6.19 درصد افزایش.

سمند ال ایکس بنزینی: 24 میلیون و 800 هزار تومان با 5.3 درصد افزایش.

پراید 131 اس ایکس: 16 میلیون و 100 هزار تومان با 4.82 درصد افزایش.

تیبا : 20 میلیون و 400 هزار تومان با 5.9 درصد افزایش.

ام وی ام سه سیلندر: 20 میلیون و 400 هزار تومان با 3.79درصد افزایش.

ام وی ام چهار سیلندر: 22 میلیون و 500 هزار تومان با 3.49 درصد افزایش.

ام وی ام 530: 44 میلیون و 700 هزار تومان با 4.57 درصد افزایش.

ام وی ام ایکس 33: 64 میلیون و 700 هزار تومان با 3.88 درصد افزایش.

ام وی ام 315 : 36 میلیون و 300 هزار تومان با 4.13 درصد افزایش.

c




گمانه‌زنی‌های برخی رسانه‌های غربی را نباید جدی گرفت/ سه هفته فرصت داریم تا تاریخ ساز باشیم

884به گزارش نگاه روز:”محمدجواد ظریف” وزیر امورخارجه کشورمان صبح امروز(پنج شنبه) در صفحه شخصی فیس بوک خود نوشت: سلام دوستان، ساعت 5 و 40 دقیقه صبح پنجشنبه به وقت وین(8 و 10 دقیقه صبح به وقت ایران عزیز) است، دور جدید مذاکرات از دیروز شروع شد و در دو هفته آینده به صورت فشرده ادامه خواهد داشت.
 
وی ادامه داد: با توجه به پیچیدگی و به هم پیوستگی موضوعات متعددی که برای رسیدن به تفاهم جامع باید مورد توافق قرار گیرند، واقعا دشوار است نتیجه مذاکرات را پیش بینی کرد و گمانه‌زنی‌های برخی رسانه‌ها به ویژه در غرب را نباید چندان جدی گرفت چون بیشتر از تحلیل و خبررسانی، تلاششان برای فضاسازی و تاثیرگذاری بر مذاکرات است.
 
وزیر امورخارجه در ادامه این مطلب نوشت: آنچه می‌توانم به شما اطمینان دهم این است که من و همکارانم تمام تلاش خود را برای رسیدن به راه حل منطقی و پایدار بکار خواهیم گرفت و در این مسیر دشوار بیش از همیشه به حمایت و به ویژه به دعای خیر شما در این ماه رحمت نیازمندیم.
 
ظریف خاطرنشان کرد: قبل از رفتن به وین یک پیام ویدیویی به زبان انگلیسی تهیه کردم که با زیرنویس به زبان‌های مختلف در فضای مجازی منتشر شد.
 
متن کامل پیام ویدیویی محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران بدین شرح است:
 
در طول سه هفته  آینده، فرصتی منحصر به فرد داریم تا تاریخ ساز باشیم، تا به توافقی جامع در مورد برنامه هسته‌ای ایران دست یافته و به بحران غیرضروری که ما را از پرداختن به چالش‌های مشترکی نظیر رخدادهای وحشتناک چند هفته گذشته در عراق بازداشته است، پایان دهیم.
 
مسئله هسته‌ای می‌توانست در سال 2005 حل شود اما آن زمان صحبت‌های مرا که می‌گفتم ایرانی‌ها به فشار حساس هستند، باور نکردند. دولت (جورج) بوش با مطرح کردن خواسته توقف غنی سازی تمام توافق را بر هم زد. بعد هم برای هشت سال، فشار و تحریم‌ها را برگزیدند.
 
آن تحریم‌ها، به معنای واقعی فلج کننده یا حتی مرگ آور بودند، بیماران سرطانی ایرانی به هزینه خود نمی‌توانستند داروهایشان را تهیه کنند، چراکه بان‌ک‌های سرتاسر جهان برای خودداری از انتقال سرمایه‌های ایرانی از سوی وزارت خزانه‌داری ایالات متحده تحت فشار قرار گرفته بودند.

 اما تحریم‌ها برنامه هسته‌ای ما را زمین‌گیر نکرد، همانطور که قتل دانشمندان هسته‌ای ما، خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای ما (که با وجود تبعات فاجعه بار زیست محیطی احتمالی صورت گرفت) و تهدید‌های نظامی مکرر، نتوانست این کار را بکند. در واقع، این اقدامات دقیقا نتیجه‌ای عکس داد.

نتیجه اصرار بر عدم غنی سازی، افزایش 100 برابری تعداد سانتریفیوژهای ما بود؛ از کمتر از 200 دستگاه به حدود 20 هزار دستگاه.

خودداری از فروش سوخت رآکتور تحقیقاتی ما که ساخت آمریکا هم هست، ما را وادار کرد تا برای تولید سوخت، سطح غنی‌سازی را بالا ببریم؛ از 3.5درصد به 20درصد.

محروم کردن بیماران سرطانی از رادیو-ایزوتوپ‌های پزشکی ما را مجبور کرد تا یک رآکتور آب سنگین بسازیم و از یک ایده اولیه به سمت یک تأسیسات کامل حرکت کنیم که به زودی راه اندازی می‌شود.

تهدید به بمباران تأسیسات هسته‌ای هم ما را مجبور به ساخت فردویی کرد که به واسطه کوه‌ها محافظت شده است. دولت‌های غربی بدون توجه به اینکه خودشان این وضعیت را ایجاد کرده‌اند، دست به اعتراض زدند.

در حالی که به 20 جولای (29 تیر ضرب الاجل توافق) نزدیک می‌شویم، احساس می‌کنم که باید بار دیگر هشدار دهم که تلاش برای امتیازگیری در لحظات آخر نتیجه‌ای بهتر از آنچه که در سال 2005 به دست آمد، نخواهد داشت.

به آن کسانی که هنوز تصور می‌کنند تحریم‌ها بوده که ایران را پای میز مذاکره آورده، فقط می‌توانم بگویم که فشار در هشت سال گذشته و در واقع در طول 35 سال گذشته، امتحان خود را پس داده است.

تحریم‌ها مردم ایران را به زانو درنیاورده، نمی‌آورد و نخواهد آورد. هنوز برای خروج از این چرخه تشدید اوضاع، فرصت داریم. احترام متقابل را امتحان کنید. نتیجه خواهد داد.

ما داریم تلاش می‌کنیم تا به  توافقی دست یابیم. نه یک توافق خوب یا توافقی بد، بلکه توافقی عملی و پایدار. و هر توافقی، اساسا نتیجه درک مشترک و نه تحمیل مواضع یک طرف یا طرف دیگر است.

ما آماده‌ایم تا با تمهیداتی قاطع تضمین کنیم که برنامه هسته‌ای مان همواره صلح آمیز می‌ماند. هنوز برای پایان دادن به این افسانه که ایران به دنبال ساخت بمب است، فرصت باقی است. ما برای اثبات این ادعای خود، سابقه ای 250 ساله از عدم تجاوزگری را داریم.

دولت متبوع من به پایان دادن به این بحران غیرضرور تا 20 جولای متعهد است. امیدوارم همتایانم نیز اینطور باشند.

جواد ظریف هستم و این پیام ایران است.

به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان:

 




روایت سعید زیباکلام درباره شکایت دولت به دلیل نقد توافق ژنو

752868-641452کسانی که می‌گویند توافق ژنو با نظر رهبری بود، کجا سراغ دارند که «آقا» یک بار گفته باشند من کل توافقنامه ژنو را تأیید می‌کنم؟
سعید زیباکلام، عضو هیئت علمی فلسفه دانشگاه تهران، نامی است آشنا و مهم برای پژوهشگران و دنبال‌کنندگان فضای فکری- فلسفی کشور، که نام وی در چند ماه اخیر بیشتر به عنوان استاد جدی و پیشگام منتقد سیاست خارجی دولت یازدهم و مفاد توافقات صورت گرفته با گروه 1+5 مطرح شده است.
به گزارش رجانیوز به نقل از تسنیم، در گفت‌وگویی مفصل پای صحبت‌های وی نشستیم و از علت ورودشان به عرصه نقد توافقنامه ژنو شروع کردیم و با مروری بر سوابق‌ فعالیت‌های مبارزاتی دانشجویی‌شان در انگلستان، مسئولیت‌های اجرایی‌شان در اوایل انقلاب و خاطرات‌شان در دوره مسئولیت در وزارت خارجه، بازخوانی‌ای از چهره‌ کمتر شناخته شده سعید زیباکلام داشتیم.
سیر تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا کنون، تبیین اهمیت توافق هسته‌ای صورت گرفته در دولت یازدهم در سرنوشت انقلاب، بررسی شبهاتی که نسبت به مواضع وی و منتقدین توافقنامه ژنو مطرح است، از دیگر محورهای گفت‌وگوی ما با سعید زیباکلام بود.
بخش آخر این مصاحبه نیز به بررسی مشاهدات و تجربیات سعید زیباکلام از سفرهای پرتعداد وی به دانشگاه‌ها و شهرها و استان‌های مختلف در چند ماه اخیر و البته موانع ایجاد شده و نهایتا احضارشان به دادگاه اختصاص یافته است.
مشروح گفت‌وگو با سعید زیباکلام به شرح زیر است:

شما استاد شاخص کشور در حوزه علم‌شناسی (فلسفه علم) هستید و از پیشگامان و خط‌شکنان این حوزه تخصصی در ایران. شما کجا عالم سیاست کجا؟ بهتر نبود به مباحث تخصصی‌تان می‌پرداختید و ورودی به سیاست نمی‌کردید؟
زیباکلام: از دو منظر می‌شود به این مسئله پرداخت. از منظر ملاحظات و تعلقات شخصی: حقیقتش را بخواهید من ترجیح می‌دهم در حوزۀ تخصصی خود کماکان باقی بمانم. یعنی با توجه به مسائل پژوهشی که درگیرش هستم میلم این است که وارد عرصۀ سیاست نشوم. اما از منظر دیگر این نگرش را نمی‌فهمم. خیلی جاها این سؤال از من می‌شود. این نگاه که عرصه سیاست منحصر به گروه خاصی باشد و رجال سیاسی باید فقط در آن ورود کنند، نگاه غلط و ویرانگری است که باید با آن مقابله و مبارزه شود. زیرا به عنوان مسلمان، یک وظیفه‌ای بر عهده ما هست. فارغ از اینکه تخصص و شغل و پیشه‌مان در آن حوزه است یا نه، ما ایرانی و مسلمان هستیم و نسبت به این آب و خاک و انقلابی که در این مملکت رخ داده، مسئولیت داریم. بنابراین من می‌خواهم اتفاقا تأکید کنم افراد با تخصص یا بی‌‌تخصص وقتی در زمینه یا موضوعی احساس مشکل و کجی و ناراستی‌ای در روند می‌کنند و این احساس را هم البته با مطالعه و مشاوره و مداقه تحکیم و توثیق می‌کنند، باید ورود کنند.
اصولاً چه دغدغه و سابقه ذهنی‌ای سعید زیباکلام را به این حوزه‌ها می‌کشاند، طوری که کار تخصصی‌اش را به نفع فعالیت در این حوزه با وقفه مواجه می‌کند؟
زیباکلام: قدری دشوار است برایم که خودم در این زمینه اظهار نظر کنم، اما چاره‌ای نیست و به مقدار کمینه‌ای بسنده خواهم کرد، حقیقتش را بخواهید وقتی 3 آذر 92 با نامه رئیس‌جمهور به مقام معظم رهبری مواجه شدم، با توجه به شناختی که چند دهه از اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها داشتم، دچار بهت‌زدگی و حیرت عجیبی شدم. اولین مطالعات من نشان داد که ماجرا این جوری نیست، و هرچه مطالعاتم را بیشتر کردم و جلو آمدم، دیدم مسائل زیادی با این توافقنامه گریبان‌گیر مملکت می‌شود.
به عنوان یک ایرانی که به سهم خودم تلاش‌هایی برای انقلاب کرده‌ام، صرف نظر از اینکه دانشگاهیان و حوزویان ـــ اعم از استاد و دانشجو یا طلبه ـــ اصحاب فکر و اندیشه و رسانه و فعالان عرصۀ سیاست، به میدان می‌آیند یا نه، وظیفه خودم دانستم که درباره چیستی این توافقنامه و اثراتش بر انقلاب اسلامی صحبت کنم. بعد از مدتی متوجه شدم که دو نماینده مجلس و یک استاد دانشگاه تهران در حوزه روابط بین الملل هم به میدان آمده‌اند. خوشحال شدم، اما در عمل برای من فرقی نکرد.
شاید برای شما عجیب باشد، برای من حقیقتاً فرقی نمی‌کرد که افراد یا تشکل‌های دیگری هم وارد بشوند یا نشوند. وظیفه می‌دانستم که در این میدان بسیار خالی و متروکه کار کنم. البته اوایل عرصه فراهم نبود اما هرچه به سمت اواخر سال 92 رفتیم، به لطف و فضل خدای رحمان فضا بهتر شد.
فکر نمی‌کنید تخصص لازم برای نقد توافقنامه هسته‌ای را ندارید؟
زیباکلام: من فکر نمی‌کنم برای فهم اینکه این توافقنامه روی‌هم رفته چقدر به آرمان‌های انقلاب اسلامی و منافع ملی ما ضربه می‌زند، احتیاج به دکترای روابط بین‌الملل باشد. البته من به نوبه خودم خیلی هم نسبت به این حوزه‌ خالی‌الذهن نبودم. از خیلی قبل از انقلاب، از 17-16 سالگی نفوذ و سیاست‌های آمریکا در ویتنام را با علاقه و به دقت پیگیری می‌کردم. سیاست‌های آمریکا را نسبت به خاورمیانه و مشخصاً نسبت به فلسطین پیگیری می‌کردم. سیاست‌های آمریکا در آمریکای لاتین را البته در سطح کمتری پیگیری می‌کردم. تعلقاتی داشتم اما شاید این سوال برای شما مطرح شود که «شما از کجا به عنوان یک دانش‌آموز دبیرستانی یا دانشجو به این مباحث علاقمند بودید؟»؛ من در دوران پیش‌دانشگاهی متوجه شدم که حکومت ایران یک حکومت دست‌نشانده است. شاه دست‌نشانده‌ای است در خدمت آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها و به عنوان ژاندارم منطقه توسط آمریکایی‌ها شناخته می‌شود. سیاست‌های آمریکا در ایران مرا به این سمت سوق داد که سیاست‌های آمریکا را در دیگر نقاط جهان پیگیری کنم. این حساسیت‌ها و پیگیری‌ها مرا با مطبوعات و روزنامه‌های جدی غرب آشنا کرد و این‌ها روزنامه‌هایی بودند که من به طور مرتب پیگیری می‌کردم و می‌خواندم.
در دوران دانشجویی (38-37 سال پیش) هم با دفتر نمایندگی سازمان آزادی بخش فلسطین در انگلستان ارتباطاتی داشتم. در دورانی که انگلستان بودم، با هر نوع انجمن‌های مبارزی که آرمان عدالتخواهانه و آزادی بخشی را دنبال می‌کردند، در ارتباط بودم و در برخی جلساتشان شرکت می‌کردم. شاید برای شما جالب باشد که یکی از کوچک‌ترین کارهای عموم ما دانشجویان مسلمان مبارز در انگلستان این بود که کالای صادره از آفریقای جنوبی (به عنوان رژیم آپارتاید) به انگلستان را تحریم می‌کردیم. یک احساس عمومی آزادی خواهی و استقلال‌طلبی و انقلابی در میان عموم ما اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی اروپا وجود داشت.
شاید در سال چیزی در حدود 5-4 تظاهرات فقط در شهرهای بریتانیا برگزار می‌کردیم. از همه شهرها هماهنگ می‌کردیم و در شهر بزرگی جمع می‌شدیم و تظاهرات می‌کردیم. نوشتن اعلامیه و سازماندهی یک تظاهرات، رفتار پلیس، و بازتاب کارمان در مطبوعات به ما آموزش‌هایی می‌داد. اشغال سفارتخانه شاهنشاهی در لندن جزء آخرین کارهایی بود که در انگلستان کردیم.
سوابقِ من، بعد از انقلاب هم اجرایی بود. مسئول سفارتخانه ایران در فیلیپین شدم. انتخاب کشور فیلیپین از ناحیۀ خودم بود. چون تجربیاتی در مبارزه کسب کرده بودم می‌خواستم به انقلابیون فیلیپین منتقل کنم. می‌دانید بزرگترین پایگاه هوایی آمریکایی‌ها در خارج از آمریکا در فیلیپین است. یکی از بزرگترین ایستگاه‌های سیا در فیلیپین است و در دوره‌ای که در فیلیپین بودم، دور و نزدیک با آمریکایی‌ها مواجه بودیم. بعدها در سال 62 ریاست اداره سازمان‌های بین‌المللی وزارت خارجه را عهده‌دار شدم.
این اداره در واقع مسئولیت اشراف بر امور سازمان ملل و صد و اندی سازمان دیگر خانوادۀ سازمان ملل را عهده‌دار بود، از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. علاوه بر اشراف بر این سازمان‌ها، حضور در اجلاس‌های سالیانه‌ این سازمان‌ها از جملۀ وظایف بنده و همکارانم در آن اداره بود. آنجا بود که با مواضع غربی‌ها و نقش سازمان‌های بین‌المللی بیشتر آشنا شدم و آشنایی‌های نسبتاً وسیعی از قطعنامه‌ها و معاهدات بین‌المللی و سازمان‌ها به دست آوردم. با وجود همۀ این تجارب و سوابق، می‌خواهم تأکید کنم هر فرد تحصیل‌کرده‌ای متن این توافقنامه را با دقت بخواند، روی‌هم‌رفته متوجه می‌شود که این توافقنامه چه به سر منافع ایران و انقلاب اسلامی می‌آورد.
تغییر رشته برای انقلاب؛ رساله با موضوع سیاست خارجی شاه
شاید لازم باشد دوران اول انقلاب را بیشتر مورد واکاوی قرار دهیم. شما در دوران قبل از انقلاب در چه فضایی بودید؟ و بعد از انقلاب چه چیزی شما را از انگلستان به ایران کشاند؟
زیباکلام: باید بگویم که اگر نمی‌آمدم برای بسیاری از کسانی که مرا می‌شناختند جای تعجب داشت! من رشته مهندسی برق و الکترونیک را با اینکه در آن موفق هم بودم و به‌ویژه در گرایش مخابرات ماهواره‌ای پیشنهاد بورسیه هم به من شده بود، ادامه ندادم و رفتم سراغ رشته‌هایی که مرا تجهیز کند برای انقلاب‌کردن! به همین خاطر در مقطع کارشناسی ارشد رفتم سراغ رشتۀ صلح‌شناسی، و با تمرکز بیشتر روی جنبش‌های اجتماعی. رساله‌ام روی سیاست خارجی شاه بود. مطالعه بر روی سیاستهای تسلیحاتی شاه بخشی از رساله بود. می‌دیدم که چه خریدهایی می‌شود، و اینها دارد به واقع ایران را تبدیل به ژاندارم آمریکا می‌کند در منطقه، آن هم با دلارهای نفتی خود ایران.
فضای دانشجویان مسلمان در اروپا و آمریکا
فضای فکری و فرهنگ سیاسی بسیاری از دانشجویان مسلمان در اروپا و آمریکا فضایی بود که کمابیش متأثر از سه جریان بود: 1. جریان فکری و فرهنگی‌ای که عمدتاً توسط معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی (رض) ایجاد شده بود. 2. فضای سیاسی‌ای که توسط حضرت امام (ره ) تغذیه می‌شد. 3. فضای مبارزات چریکی‌ای که تا پیش از کودتای 1354 درون سازمان مجاهدین، عمدتاً الهام‌بخش جنبۀ عملیاتی مبارزه برای دانشجویان مسلمان خارج از کشور بود. البته مقصود از خارج کشور عمدتاً کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی است. بلافاصله پس از فروپاشی غیرمنتظره و سریع رژیم شاه، دانشجویان مسلمان احساس نگرانی فوق‌العاده‌ای کردند. نگرانی‌ای که از جهاتی معطوف به عملکرد بقایای مارکسیست‌شدۀ سازمان مجاهدین نیز بود. در نتیجه، کم نبودند دانشجویانی که درس و کارشان را گاه نیمه‌کاره رها کردند و به سرعت خود را به وطن رساندند.
از صداوسیما تا روزنامه جمهوری اسلامی
وقتی آمدید ایران در ایرانِ تازه انقلاب کرده سراغ چه کاری رفتید؟
زیباکلام: ابتدا به صداوسیما رفتم. آن ابتدا، در صدای جمهوری اسلامی در جام جم، وضع به قدری نابسامان بود که من خودم، هم یادداشت‌هایی را می‌نوشتم و هم اجرا می‌کردم، هم تهیه‌کننده بودم و هم گوینده! از آنجا برخی کارها شروع شد. دقیقاً یادم نمی‌آید که چند هفته به این کار اشتغال داشتم. بعد از مدتی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد ملی از بنده و یکی از دوستان خواست که خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی که در لیست حقوق‌بگیران ساواک بودند را شناسایی کنیم. آن هم یک پروژه جداگانه‌ای بود. پس از مدتی، روزنامه جمهوری اسلامی به سردبیری مهندس میرحسین موسوی و مدیرمسئولی حضرت آقا تأسیس شد. توسط یکی از همان دوستان انجمن اسلامی انگلستان که به توصیه و معرفی آقا در روزنامه مشغول کار شده بود، مهندس موسوی متوجه شد که من در تهران هستم و به همکاری دعوتم کرد و دبیر سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی شدم.
اعزام به کردستان از جانب شهید چمران
چند ماه از این فعالیت نگذشت که از طرف دکتر مصطفی چمران، معاون نخست‌وزیر در امور انقلاب، فرستاده شدم به کردستان که مسئولیت رادیو و تلویزیون مرکز سنندج را برعهده بگیرم. خدا بر علو درجات این شهید بزرگوار بیفزاید. ایشان وقتی برای بازدید به سنندج آمد، برخورد ایشان خیلی مایه قوت قلبم شد. چند ماهی آنجا بودم و مأموریتم را مطابق نظر شهید چمران انجام دادم و بعد به تهران آمدم.
آذر یا دی ماه 58 بود که توسط دولت شورای انقلاب مأمور شدم به سفارت فیلیپین. آن موقع روابط ما با فیلیپین در سطح کارداری بود، لذا من مسئولیت سفارتخانه را با تمام اختیارات سفیر داشتم. این‌ها بخشی از تجارب سال‌های اول انقلاب است. یک مدت مسئولیت سه معاونت ـــ معاونت بخش ویرایش، معاونت بخش تولید فنی و معاونت بخش توزیع ـــ را در مرکز نشر دانشگاهی ستاد انقلاب فرهنگی داشتم. بعد در سال 62 برای بار دوم دعوت شدم به همکاری در وزارت امور خارجه. آنجا بود که از میان چند مسئولیت، ریاست اداره سازمان‌های بین‌المللی وزارت خارجه را انتخاب کردم و مشغول شدم.
دوران ریاست اداره سازمان‌های بین‌المللی وزارت خارجه
از دوران حضورتان در وزارت خارجه به عنوان رئیس اداره سازمان‌های بین‌المللی لطفا بیشتر بگویید. آن دوران چطور گذشت؟
زیباکلام: سال‌های پرتلاشی بود. چون اولین باری بود که یک رئیس مکتبی عهده‌دار چنین مسئولیتی شده بود. کار بسیار گسترده‌ای بر دوشمان احساس می‌کردیم. آن تشکیلاتی که در اختیار من بود، خیلی کوچک‌تر از آن بود که بتواند به همه سازمان ملل و سازمان‌های تابعۀ آن احاطه داشته باشد. کار بسیار جانکاهی بود. آن سال‌ها به خاطر مسئولیتی که داشتم، باید در اجلاس سازمان‌هایی مانند سازمان ملل، آژانس انرژی اتمی، اسکاپ، و … به عنوان مستشار سیاسی هیئت حضور پیدا می‌کردم. تجارب و شناخت ظریف و مهمی از آن سال‌ها حاصل شد.
حضور در اولین اجلاس بعد از انقلاب آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
از اولین اجلاس بعد از انقلاب آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که ایران در آن شرکت کرد هم شما خاطره‌ای دارید؟
زیباکلام: بله، در بیست و هشتمین اجلاس مجمع عمومی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در سال 62 تشکیل شد، هیئت‌های بلندپایه‌ای از کشورها حضور داشتند. ریاست هیئت ایران بر عهده رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بود و من مستشار سیاسی هیئت بودم. یکی از خاطرات آن دوران این است که قرار شد ما پیش‌نویس قطعنامه‌ای را آماده کنیم و کار لابی را انجام دهیم تا این قطعنامه رأی بیاورد. کار عمده و اصلی لابی‌گری و مذاکره با نمایندگان کشورهای دیگر بر دوش بنده بود. بعد از چند روز مذاکرۀ فشرده، به ریاست هیئت گفتم که این قطعنامه ما رأی نخواهد آورد و به تبع به نفع اسرائیل خواهد شد. اما ایشان قبول نکردند و لایحۀ پیشنهادی ما با رأی بسیار بالای منفی زمین خورد. آنچه اما اتفاق افتاد این بود که خبری که خبرنگار همراه هیئت مخابره کرد خبری بود که توسط ریاست یا یکی از همکاران وی در اختیار وی قرار گرفته بود، زیرا وی به زبان انگلیسی آشنایی کافی نداشت. خبر مخابره‌شده متأسفانه چندان با واقع امر مطابقتی نداشت. خبر داده‌ شد که لایحۀ پیشنهادی ما پذیرفته شد و پوزه استکبار جهانی به خاک مالیده شد! من جزء جزء این ماجرا را به وزارتخانه گزارش کردم، اما وزیر امور خارجه وقت اگر چه از آن مورد خاص قلباً خشنود شده بود، اما از نکته‌سنجی و صراحت کلام بنده گله‌مند و بلکه شاکی بود.
از وزارت خارجه خارج نشدم، رسماً اخراج شدم!
چه شد که شما از فضای وزارت خارجه خارج شدید؟
زیباکلام: من از وزارت خارجه خارج نشدم، رسماً اخراج شدم! علی‌رغم فعالیت‌هایی که داشتم، به این دلیل که به باند و گروهی تعلق نداشتم و درگیر ملاحظات سیاسی گروهی و باندی نمی‌شدم و تنها مصالح انقلاب مد نظرم بود، نهایتاً نیمه‌های سال 64 با اینکه کارمند رسمی وزارت خارجه بودم، از وزارتخانه اخراج شدم! داستان هم، خیلی ساده‌، این طور بود که در سفرها و هیئت‌هایی که به اجلاس‌های بین‌المللی گسیل داده می‌شدند و من عضوشان بودم، گزارش‌هایی را می‌نوشتم؛ در مواردی که گزارش مربوط بود به وزرایی که رابطه خوبی با وزیر خارجه داشتند، گزارش بایگانی می‌شد و بنده هم با واسطۀ معاون وزیر سرزنش می‌شدم! و وزرایی که رابطه خوبی با وزیر نداشتند، گزارشات علیه‌شان مورد استقبال قرار می‌گرفت و انتظار داشتند که من با این رویه ایشان همراهی کنم. اما من با چنین ملاحظاتی همراهی نمی‌کردم. این رویه مستقلانه و منصفانه نهایتاً وزیر امور خارجه را سوق داد به اینکه یا بنده باید تطمیع شوم و یا از وزارت خارجه برکنار و اخراج شوم. بنده در مشی خود ذره‌ای تردید نکردم و در نتیجه از وزارت خارجه اخراج شدم.
این رویداد ابداً برایم غیرمتظره نبود. از مدت‌های مدید پیش‌تر انتظار چنین فرجامی را می‌کشیدم. در نتیجه، خود را برای ادامه تحصیل آماده کرده بودم. انقلاب خیلی پیچیده‌تر از تصورات خام و ساده‌ای بود که ما دانشجویان و بسیاری از رجال سیاسی قبل از انقلاب داشتیم! فکر می‌کردیم که انسان‌های غارتگر و جنایتکار را از کارها برکنار می‌کنیم و آدم‌های خوب را به جای آنها می‌گذاریم. این می‌شود انقلاب! من در مجموع سمت‌هایی که بعد از انقلاب داشتم، متوجه شدم که انقلاب خیلی ماجرای پیچیده‌تر و حساس‌تر و ظریف‌تری است. مجموعه این‌ها مرا سوق داد به سمت اینکه مطالعات جدی‌تری را در حوزه فلسفه شروع کنم.
مؤلفه‌ اصلی سیاست خارجی انقلاب اسلامی
شما فرمودید به خاطر علاقه و نگاهی که به انقلاب اسلامی و مولفه‌های اساسی آن داشتید، تحصیل در انگلستان را رها کردید و به ایران آمدید؛ مولفه‌های اصلی این نگاه (نگاه انقلاب اسلامی) در حوزه سیاست خارجی چیست از منظر شما؟
زیباکلام: عموم ما به عنوان دانشجویان مبارز مسلمان خارج از کشور ــ در هر کشوری که بودیم ــ این آرمان و آگاهی را یافته بودیم که ما دولتی می‌خواهیم که مستقل باشد و در سیاست خارجی هیچ تردیدی نداشتیم که این شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به نحو دقیقی بیانگر خواستۀ ما است. یکی از ابعاد این انقلاب عبارت بود از استقلال‌طلبی. ما یک حکومتی می‌خواهیم که چرخ دنده کوچکی از نظام ساخته‌شده توسط غرب نباشد و اصول و آرمان‌هایش برگرفته از سیره و سنت رسول الله و ائمه اطهار باشد. اگر بخواهم به طور ملموس‌تری این حرف آخر را بزنم، می‌گویم همراهی و حمایت و دفاع از مظلوم، و مقابله‌کردن و ایستادگی‌کردن در مقابل سیاست‌های ظالمان. به همین دلیل ما از ابتدا با رژیم حاکم آفریقای جنوبی مشکل داشتیم، تا موقعی که مبارزات کنگره ملی آفریقا نتیجه داد و آن رژیم را مضمحل کرد.
در واقع اینکه کشورها و دولت‌ها مستقل باشند، به نجوی از تبعات استکبارستیزی انقلاب بود. ما با حکومت‌هایی که اقمار کشورهای استکباری بودند، مشکل داشتیم. البته آنچه که عرض کردم یک چارچوب بسیار بسیار کلی است. هر چقدر کشوری از آمریکا و قطب‌های استکباری دورتر باشد، انقلاب اسلامی، احساس قرابت و نزدیکی بیشتری با آن کشور می‌کند و بالعکس.
سیر تحولات سیاست خارجی؛ دوره اول: موضع‌گیری نسبت به جنگ، عیان بود!
تحلیل‌تان از سیر تحولات سیاست خارجی کشور از ابتدای انقلاب، تا امروز در دوره‌های مختلف چیست؟ سقوط‌ها و صعودهای این 35 سال از نظر شما در چه مقاطعی رخ داد؟
زیباکلام: به نظرم می‌آید که دوران دفاع مقدس، دورانی بود که سیاست خارجی ما به مقدار زیادی تابع جنگ بود. جنگی که ظاهرش ارتش عراق بود. موضع‌گیری کشورها در قبال این جنگ، سیاست خارجی ما را غربال می‌کرد و جهتش را مشخص می‌کرد. هر کشوری که با ارتش عراق همسویی و حمایت و کمک‌های مالی و اطلاعاتی و نظامی می‌کرد با ما بیشترین فاصله را داشت و آن را ما یک جور دشمن شماره دوی خودمان به حساب می‌آوردیم و به میزانی که کشوری از رژیم صدام بیشتر فاصله می گرفت، ما احساس نزدیکی بیشتری با آن می‌کردیم. لذا در دوره دفاع مقدس خیلی پیچیدگی ندارد. خیلی روشن است. موضع‌گیری نسبت به جنگ، عیان بود و تکلیف ما را نسبت به خیلی از کشورها به صورت خودکار مشخص می‌کرد.
دوره دوم؛ چرخش از انقلاب اسلامی در 8 سال اول، و تداوم آن در 8 سال دوم
بعد از جنگ اما قصه خیلی تفاوت کرد. ما با دولت موسوم به سازندگی مواجه هستیم. اینجا سیاست خارجی به نظر من مقداری دستخوش تغییراتی می‌شود. در آن دوران است که ضمن اینکه خطابه ضداستکباری حفظ می‌شود، اما در عمل به لحاظ اقتصادی و بازرگانی و دیگر حوزه‌ها، یک مقداری رابطه‌مان با آمریکا، از آن جدایی بنیادین خارج می‌شود. شاید نزدیک‌شدن این دولت به آمریکا و کشورهای نزدیک به آمریکا مثل بریتانیا، فرانسه، ایتالیا بیشتر از این نمی‌توانست اتفاق بیفتد.
در آن زمان شرایط جوری نبود که تلاش برای برقراری رابطه مستقیم با آمریکا ممکن باشد، در عوض این دولت نزدیکی قابل توجه و روابط بسیار نزدیکی را با هم پیمانان آمریکا در جهان و اقمار آمریکا در منطقه در دستور کار قرار می‌دهد. این سیاست کلی در مجموع ادامه پیدا کرد. در دوره دولت اصلاحات هم، جهت همان بود، البته چرخش از منظر انقلاب اسلامی به شدت و اهمیت دوران قبل (سازندگی) نبود.
دوره سوم؛ زنده کردن شعارهای انقلاب، و ایجاد عزت و اقتدار برای ایران
تا می‌رسیم به دولت عدالت و آبادانی. به نظرم سیاست خارجی این دولت، بیشترین نزدیکی را با دولت مطلوب انقلاب و امام خمینی داشت. همان‌طور که آقا به کرات گفته‌اند این دولت تا حد زیادی، بسیاری از شعارهای انقلاب را زنده کرد و برای ایران عزتمندی و اقتدار ایجاد کرد. من این را از روی مطالعاتی که روی مطبوعات غربی دارم، می‌گویم. سیاست خارجی ایران در این دولت برای کشور ایجاد افتخار و عزت کرده است. به نظرم هر ایرانی منصفی این نظر را دارد. اگر کسی جراید غرب و مقالات و بحث و گفت‌وگوهایی که در غرب راجع به سیاست خارجی دولت عدالت و آبادانی بوده را مطالعه کند، اگر کمی هم انصاف داشته باشد، متوجه این می‌شود.
دوره چهارم؛ پیگیری سیاست خارجی دولت سازندگی در دولت موسوم به اعتدال
تا می‌رسد به دولت یازدهم که در این دولت ما شاهد یک چرخش بنیادین می‌شویم که البته متأسفانه ما در ایران کمتر متوجه‌اش شده‌ایم اما اصحاب قدرت و رسانه‌ها در آمریکا و اسرائیل متوجه‌اش هستند و بعضاً اظهار می‌کنند که یک “چرخش تاریخی” و بنیادین در ایران رخ داده است. به نظرم سیاست خارجی دولت موسوم به سازندگی در دولت موسوم به اعتدال و عقلانیت خیلی جدی‌تر، بی‌مهاباتر، و با سرعت حیرت‌انگیزی پیگیری می‌شود.
تلقی رایج این است که سیاست خارجی دولت اصلاحات خیلی بدتر از دولت سازندگی بوده، و نگاه مرسومی که تبلیغ می‌شود و تبعات خیلی مهمی هم دارد، این است که دولت سازندگی و دولت اعتدال دارای مشی خیلی بهتری هستند نسبت به اصلاح طلبان، و این دولت اصلاحات بود که مقابل نگاه انقلاب اسلامی ایستاد، نه دولت سازندگی. اما شما می‌گویید دوره سازندگی از این لحاظ بدتر بوده. چرا؟
زیباکلام: سیاست خارجی ما در دوره موسوم به سازندگی تغییرات شدیدی کرد نسبت به دوران دفاع مقدس. شما باید این تغییرات را در زمینه‌ی ایران آن موقع ببینید. یعنی ایرانی که 8 سال مقاومت کرده، شهید داده، و پای استقلال و اقتدار ملی و عزتش ایستاده است، آن چرخش بزرگ را باید در آن بستر ببینید. سیاست خارجی دولت اصلاحات ادامه سیاست خارجی دولت موسوم به سازندگی بود اما کاری که دولت موسوم به سازندگی کرد در سیاست خارجی، کار بزرگی در این زمینه بود.
شما در آن دوره چطور می‌خواهید آغوش‌تان را باز کنید برای عربستان و قطر و کویت و…؟ در آن دوره البته فضا مساعد نبود و جرأت نمی‌کردند که بگویند که بعضی مقامات آمریکا دوستان ما هستند! در حالی‌که در دولت فعلی خیلی راحت می‌گوید. بنده تفاوت کیفی‌ای بین سیاست خارجی این دولت و دولت موسوم به سازندگی نمی‌بینم، الا اینکه شفاف‌تر و صریح‌تر شده است. دوران موسوم به سازندگی، تغییرات مبنایی ایجاد کرد. سیاست خارجی در دورۀ اصلاحات چندان تغییر جهتی نسبت به آنچه که قبلاً بنا گذاشته شده بود، پیدا نکرد. چرخش اساسی در دوران موسوم به سازندگی رخ داده است. البته ظهوراتش را خیلی نمی‌توانیم ببینیم، چون ارائه نمی‌شود. چرا ارائه نمی‌شود؟ چون با مقاومت شدید خانواده‌های شهدا و بچه‌های جبهه و جنگ مواجه می‌شود. سیاست خارجی، درهای باز سیاست است اما به صورت ملفوف و پوشیده است.
اگر می‌خواهید ببینید سیاست خارجی دولت موسوم به سازندگی چقدر با سیاست خارجی انقلاب تعارض یا دست‌کم تغایر دارد، بیایید سیاست خارجی دولت یازدهم را ببینید. سیاست خارجی‌ای که وزیر امور خارجه‌اش وقتی با شبکه العربیه مصاحبه می‌کند، و از وی پرسیده می‌شود که شما راه حل بحران سوریه را چه می‌بینید؟ ظریف می‌گوید خروج همه نیروها و وقتی از وی سوال می‌شود که حتی حزب الله؟ می‌گوید بله همه نیروها. این ادامه سیاست خارجی دولت غرب‌گرای تجارت‌مسلک موسوم به سازندگی است اما در آن دولت نمی‌توانست بیش از آن آشکار و علنی شود و ظهورات پیدا کند اما امروز این زمینه وجود دارد و مدام سیگنال‌هایی فرستاده می‌شود دال بر اینکه می‌خواهیم زین پس همراه و هم‌سوی دولت آمریکا و اقمار درجه یک‌شان در منطقه شویم.
ماجرای شکل‌گیری جنبش دفاع از استقلال در سال 1382
آن طور که از فعالین دانشجویی اعتراضات سال 82 (توافقنامه سعدآباد) شنیدیم آن موقع هم شما در کانون اعتراضات بودید. قضیه آن موقع چه بود؟ چرا احساس تکلیف کردید که ورود کنید؟
زیباکلام: این سوال برایم خیلی جالب است که مکرر از من پرسیده می‌شود که شما به عنوان یک دانشگاهیِ بیشتر اهل پژوهش و تحقیق، و کمتر اهل تدریس و هیاهوهای آن، چطور شاخک‌های حساسی دارید و وارد این میدان‌ها می‌شوید. من یادم است که از تعلیقات سال 82 بسیار ناراحت بودم و این اتفاقات را ناقض اصل استقلال انقلاب می دیدم. یکی از دوستان مؤثر بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام) به دیدنم آمده بود، مرا خیلی متأثر و ناراحت دید. گفتم چرا ناراحت نباشم. مگر نمی‌بینید که چه خفت و خواری دارد به ما تحمیل ‌می‌شود؟ وقتی 45 دقیقه توضیح دادم، گفت شما حاضرید این‌ها را در جمع بچه‌های بسیجی مطرح کنید؟
همین شد که جلساتی داشتیم با مسئولین بسیج‌های 8-7 دانشگاه تهران و نهایتاً منجر شد به به‌وجود‌آمدن جنبش دفاع از استقلال ایران و ماجراهایی که کمابیش شنیده‌اید. محاصره درب‌های خروجی کاخ سعدآباد موقعی که وزرای خارجه 3 کشور اروپایی در آنجا در حال مذاکره بودند. بعد سخنرانی در تالار فردوسی دانشگاه تهران که بیانیه تهران را آنجا تحلیل کردم. نهایتا هم که آقا وارد شدند و گفتند که من پیام جوانهای غیور را شنیدم و…
الان هم ادامه همان سیاست‌هاست. رئیس‌جمهور فعلی ادامه‌دهنده هر چه بی‌باک‌تر راهی است که دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت دنبال می‌کرد. یعنی تنش‌زدایی از طرف ما به هر قیمتی. در حالی که این غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها هستند که 35 سال است علیه انقلاب ما توطئه و سنگ‌اندازی کرده، تنش‌آفرینی کرده‌اند. به عوض اینکه آمریکایی‌ها دست از اقدامات براندازانه و تنش‌آفرین خود بردارند و سیاست تنش‌زدایی را علناً و رسماً اعلام و اعمال کنند، ما در کمال وادادگی و خفّت مدام از سیاست تنش‌زدایی سخن می‌گوییم و تأسف‌بارتر اینکه، کثیری از رجال سیاسی و رسانه‌ای کشور هم یا ارکستر سمفونی این اپرای ذلت‌بارِ ظلم‌پذیر شده‌اند و یا در میان تماشاگران جا خوش کرده، منتظر ثمرات مشعشع افتخارآفرین این سیاست ذلیلانه هستند. مگر قبلاً ما بودیم که سیاست تنش‌آفرینی و سیطره‌طلبی داشتیم؟ آنها هستند که مدام اعلام می‌کنند که این مقدار به فلان گروه برانداز و گروه تروریستی کمک کرده‌ایم و… اما آنها حرف از تنش‌زدایی نمی‌زنند!
این سیاست وادادگی ما عیان است. لازم نیست دکترای روابط بین‌الملل داشته باشید تا این نابرابری و بی‌عدالتی بین را ببینید. ما چرا باید تنش‌زدایی بکنیم؟ ایستادگی و مقاومت در مقابل زورگویی‌ و سیطره‌طلبی را باید تنش‌آفرینی دانست؟ و این دقیقاً موضع دولت مدعی اعتدال و عقلانیت است. اگر کسی خواهان فهم و شناخت هر چه دقیقتر مفاهیم اعتدال و عقلانیت در اندیشه و چارچوب ارزشی‌ـ‌بینشی دولت فعلی است توصیه می‌کنم به عوض توسل به بحثهای نظری فلسفی در حوزۀ فوق تخصصی نظریه‌های عقلانیت و حوزۀ فلسفۀ سیاست، خیلی ساده سیاست‌های این دولت را مورد دقت نظر قرار دهد.
یک شبهه و ابهامی که مطرح می‌شود این است که این همه نارسایی وجود دارد در کشور، چرا شما به این حوزه‌ها ورود نمی‌کنید؟
زیباکلام: سیاست‌های دولت در حوزه‌های بانک و مسکن و فرهنگ و… هم هستند. لیکن من باید اعتراف کنم که با توجه به سوابق مطالعاتی‌ام و سوابق اجرایی‌ام در بازه‌ای، ویرانگر بودن توافقنامه ژنو را با تمام وجود می‌بینم. من مقالات جدی غیر روزنامه‌نگارانه راجع به صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی نخوانده‌ام و روابط دولت حاضر با این دو نهاد بزرگ مالی را نمی‌دانم. اگر خوانده بودم و می‌دانستم، یقین بدانید که اعتراض می‌کردم اما حوزه توافقنامه ژنو به خاطر 40 سال مطالعه‌ و رصدهایی که در این حوزه کرده‌ام، برایم اظهر من الشمس است که با توافقنامه ژنو دارد چه اتفاقی می‌افتد اما اگر به طور کلی از من سوال کنید که آیا شما در حوزه‌های دیگر خوش‌بین هستید؟ خواهم گفت: به اعتقاد من اگر سایر سیاست‌های دولت یازدهم تناسبی با سیاست خارجی‌اش داشته باشد، این حوزه‌ها هم شدیداً جای نگرانی دارد. اگر بگویید اطمینان دارید، قطعا می‌گویم: آری.
به نظر شما بحث توافق با غرب چه ویژگی و حساسیت خاصی دارد نسبت به دیگر حوزه‌ها؟ به عبارت دیگر، از چه جهت است که اهمیت ویژه دارد این توافق با غرب؟
زیباکلام: داستان سیاست خارجی مستقیماً با استقلال ما در ارتباط است و این است آنچه در معرض خدشه و زوال است. از طرف دیگر امروز آمریکا و اتحادیه اروپا با خود انقلاب اسلامی کار دارند. فقط این نیست که مثلاً می‌خواهند ما در یک حوزه‌های مرتبط با امنیت ملی آمریکا و اسرائیل و اروپا کوتاه بیاییم. قصه فراتر از این است. می‌خواهند ما جل و پلاس‌مان را نه تنها از آمریکای لاتین و آفریقا، که حتی از خاورمیانه هم جمع کنیم و این هم همه‌ ماجرا نیست. این نوک کوه یخی است که بیشترش زیر آب است. آن کوه یخ چیست؟ ارزش‌های الهی‌مان که به انقلاب جان داده و آن را ساخته است. امروز شاهد این هستیم که در پارلمان اروپا قطعنامه تصویب می‌شود و بر اساس ارزش‌های حقوق بشریِ اروپا و ما طبق آن محکوم می‌شویم یا امروز تصمیم گرفته شده است که دفتر اتحادیه اروپا در سال 2014 در تهران تأسیس شود تا ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی غربی در ایران ترویج و تحکیم شود و قرار است به ما آموزش دهند که حق نداریم بین همجنس‌باز‌ها و غیر آنها تبعیض قائل شویم. رسماً گفته‌اند که قرار است بیایند این هنجارها را به ما آموزش دهند و آنها را ترویج کنند. در صورت این اتفاق، از انقلاب اسلامی چه باقی خواهد ماند؟ از فرهنگ موروثی‌مان چه باقی خواهد ماند؟ اهمیت توافقنامه ژنو این است که نشان‌دهنده‌ رویه‌ای است که دولت فعلی چگونه با افرنگیان و به‌ویژه آمریکاییان در حوزه‌های دیگر مماشات و معامله می‌کند.
تردید نکنیم! افرنگیان با ارزش‌های الهی ما کار دارند. سیاست خارجی دولت اعتدال و عقلانیت اگر زمینه پیدا کند، اگر نیروهای راستین انقلاب سکوت کنند و میدان را کماکان در قبضۀ سیاست‌بازان حرّاف و ظاهر‌الصلاح بگذارند، کار را به آنجا می‌کشاند که شما باید با ارزش‌های الهی‌تان هم وداع کنید. البته در پستوی خانه‌تان می‌توانید نمازتان را بخوانید و تلاوت کتاب خدا را انجام دهید، اما کل نظام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و حقوقی شما باید غربی شود. این است آنچه توافقنامه ژنو را که مولود این سیاست است این قدر مهم می‌کند وگرنه اگر امروز به من بگویند که تمام تجهیزات هسته‌ای ایران را جمع کرده‌ایم، اما اتفاقات دیگری توسط دولت اعتدال و عقلانیت در حوزه‌های داخلی و خارجی نمی‌افتد، من نماز شکر به جا می‌آورم! یعنی این همه شهیدی که برای فناوری هسته‌ای‌مان داده‌ایم و این همه توانی که با زحمات فراوان کسب کرده‌ایم و این همه نیرویی که پرورش داده‌ایم و دستاوردهایی که داشته‌ایم را از دست بدهیم، اما همین جا متوقف شود، باید جشن ملی بگیریم!
شما اگر گروهی فرهنگ‌شناسِ هوشمند را مأمور کنید تا سیاست‌های فرهنگی از مرداد سال 92 را با دقت رصد کنند، متوجه می‌شوید که در آن حوزه هم اتفاقات ویرانگری در شرف تکوین است.برخی اخبار جزئی مثل برگزاری جشن در کاخ و … در مقابل اتفاقاتی که در عرصه‌ی عمومی فرهنگ واقع می‌شود. بی‌حساب و بی‌حکمت نیست که آقا این مقدار عرصه فرهنگ را مورد توجه قرار داده‌اند و احساس نگرانی فوق‌العاده کرده‌اند.
اگر نصف این ذلت الان، در دولت نهم و دهم می‌شد، صد بار بدتر اعتراض می‌کردم!
شما در این 8 سال دولت نهم و دهم چرا در میدان نقد و شهربه‌شهرگردی برای روشنگری نبودید؟ بالاخره در آن دوران هم اشکالاتی وجود داشت.
زیباکلام: من در حوزه اقتصاد و کشاورزی و مسکن و بانک و… تخصص و ورود ندارم. لذا در آن زمان هم مثل امروز، در این زمینه‌ها ورود نکردم. اما چرا در حوزه سیاست خارجی آن زمان ورود نکردم؟ من باید چه کار می‌کردم؟ غیر از این بوده که دولت نهم و دهم در حوزه سیاست خارجی عزت‌آفرینی کرده؟! عزت‌آفرینی را بنده شهادت می‌دهم. در اینجا این نیست که نخوانده‌ام و اطلاع ندارم. وقتی دولت نهم و دهم با اقتدار کامل و با عزت و استقلال‌ رأی، مقابل زیاده‌خواهی‌ها و زورگویی‌های آمریکا و متحدانش می‌ایستاد، من باید اعتراض می‌کردم؟! من باید می‌گفتم چرا مقابل سیاست‌های زورگویانه آمریکایی‌ها مقاومت می‌کنید؟! من در قلب خودم ذره‌ای تردید ندارم که اگر نصف این خفت و ذلتی که در این دولت به بار آمد، در دولت نهم و دهم می‌شد، صد بار بدتر از این اعتراض می‌کردم. بنده در حوزه‌ی اقتصاد کار نکرده‌ام و موضع هم نمی‌گیرم، اما سیاست خارجی را اطلاع دارم. بیش از چهل سال بنده سیاست خارجی آمریکاییان و متحدان درجه اول‌شان را به‌ویژه در خاورمیانه تعقیب و رصد کرده‌ام.
یک ابهامی که خیلی از نخبگان و رجال سیاسی کشور در مقابل منتقدین توافقنامه ژنو در این مدت مطرح کرده‌اند این است که با وجود رهبر معظم انقلاب، جای نگرانی نسبت به تعامل دولت با طرف غربی نیست و ایشان به همه چیز نظارت دارند و کارها با نظر ایشان انجام می‌شود، و لذا این انتقادهایی که به دولت در این زمینه انجام می‌شود، تندروی و جلوافتادن از رهبری است؟
زیباکلام: به نظرم این تحلیل اشتباهی است از موقعیت و مقام و قدرت رهبری. این جور نیست که آقا قدرتی ورای ملت و ورای آگاهی‌های ملت دارند. قدرت رهبر انقلاب نهایتا از آگاهی‌ها و موضع‌گیری‌های مردم و تشکل‌ها و شخصیت‌ها ناشی می‌شود. چنانچه مردمی خواب باشند و حساسیتی نداشته باشند، و از طرف دیگر، چنانچه رجال سیاسی و اجتماعی هم مسحور و مفتون لفاظی‌ها و حرّافی‌های پوچ و حیثیت‌بربادده باشند و یا به‌شدت درگیر داد و ستدهای شبکه‌های رانتی پیرامون خود، رهبر آن مملکت هم رهبری ضعیف خواهد شد. آگاهی‌های مردم است که به رهبری قدرت می‌بخشد. اینکه گفته می‌شود حضرت آقا نظارت دارند، بله رصد و نظارت دارند، اما از کسانی که می‌گویند که با نظر ایشان دارد کار پیش می‌رود، باید سوال کرد که شما کجا سراغ دارید که آقا در این چند ماه یک بار گفته باشند که من کل توافقنامه ژنو را تأیید می‌کنم؟ ایشان دست می‌گذارند روی خوی استکباری آمریکا، و می‌گویند من خوش‌بین نیستم، اما تجربه‌ای است، اشکال ندارد بشود. همین!
آقا نه تنها این سیاست خارجی را تأیید نکردند، بلکه در عوض فرمودند که ملت هشیار و مراقب باشد. از خودمان سوال کنیم که اگر آقا از این توافقنامه و از این سیاست خارجی راضی باشد، دیگر ملت مراقب چه چیزی باید باشد؟ به علاوه، وقتی آقا در سخنرانی‌شان خطاب به مسئولین سازمان انرژی اتمی می‌فرمایند که تیم مذاکره‌کننده نباید زیر بار حرف زور برود، آیا دلالتی جز این دارد که تیم مذاکره‌کننده یا زیر بار زور رفته است یا مستعد این است؟ وقتی آقا می‌گویند که از هیچ کدام از دستاوردهای هسته‌ای نباید صرف نظر شود، این چه دلالتی می‌تواند داشته باشد؟ یا صرف نظر شده است یا تیم سیاست خارجی مستعد این صرف نظر است. غیر از این است که آقا به شدت نگران است؟ این که آقا هوشیار است و رصد می کند حتما درست است.
اما اینکه آقا هر چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد باید اعلام کند، این نسخه‌پیچی برای رهبری است. ما برای رهبری نسخه‌پیچی نکنیم. ما متن توافقنامه را بگذاریم جلومان و ببینیم که این منافع کشور را تأمین می کند؟! اگر ما دانشگاهیان و حوزویان توافقنامه را تضمین‌کننده منافع ملی می‌بینیم، بیاییم دفاع کنیم.
حمایت مقام معظم رهبری از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان را چطور ارزیابی می‌کنید؟
زیباکلام: آقا از تیم مذاکره‌کننده حمایت می‌کنند، نه از مذاکرات صورت گرفته و توافق‌های به‌عمل‌آمده. آری، تیم مذاکره‌کننده تیم دولت قانونی و منتخب مملکت است و آقا طبیعی است که از آن حمایت کنند. حمایت می‌کنند که چه بشود؟ که بروند حقوق این ملت را استیفا کنند. حمایت می‌کنند و می‌گویند که اینها بچه‌های همین مملکت‌اند، از کره مریخ نیامده‌اند، می‌خواهند حالا که سیاست خارجی دولت به هر دلیلی شده اینکه مذاکره انجام دهد، با اینکه به این مذاکرات خوش‌بین نیستند، به عنوان رهبر انقلاب از تیم حمایت می‌کنند، نه از هر چیزی که توافق بشود.
اگر توافقنامه مورد تأیید آقا بود، دلیلی نداشت که نگویند، می‌گفتند این را. آقا دارند حمایت می‌کنند که تیم احساس قوت کند و طرف مقابل نگوید که شما کاره‌ای نیستید و رهبر مملکت‌تان از شما حمایت نمی‌کند. بنده به نوبه‌ی خود در مذاکرات بوده‌ام و دیده‌ام که این خیلی مهم است که طرف مذاکره‌کننده شما، شما را دارای اختیار ببیند. به این خاطر آقا به درستی و نحو موجهی می‌گویند که من تیم مذاکره‌کننده را حمایت می‌کنم، اما به خود مذاکرات آقا بدبین هستند.
تیم مذاکره کننده می‌تواند نقادی‌ها را خرج کند و با آنها امتیاز بگیرد
با توجه به سابقه و شناختی که شما از سیاست در دنیای غرب دارید، آیا در کشورهای دیگر هم انتقادات این چنینی از تیم سیاست خارجی، تضعیف تیم مذاکره‌کننده تلقی می‌شود و برایش محدودیت ایجاد می‌شود؟
زیباکلام: مایه تأسف است که به بهانه اینکه این انتقادها و بحث‌ها در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها و رسانه‌ها موجب تضعیف تیم سیاست خارجی می‌شود، جلویش را می‌گیرند. من تعجب می‌کنم کسانی این حرف‌ها را بیشتر دامن می‌زنند که سال‌های سال در آمریکا حضور داشته‌اند و دیده‌اند که چه نقدهای جدی‌ای در رسانه‌ها نسبت به سیاست خارجی آمریکا می‌شود. آیا ما سراغ نداریم نقدهای ویرانگر و بنیادی امثال نوام چامسکی و بسیاری از اساتید دانشگاه در انتقاد از سیاست خارجی دولت‌های آمریکا را؟ هیچ گاه کسی نگفته که این انتقادها موجب تضعیف مذاکره‌کنندگان‌شان می‌شود. این نقادی‌ها در واقع به تقویت سیاست خارجه منجر می‌شود. تیم مذاکره‌کننده می‌تواند این نقادی‌ها را خرج کند و با آن‌ها امتیاز بگیرد، و به نفع مصالح انقلاب از آن‌ها بهره‌برداری کند. بسیاری از کشورهای دنیا در مذاکرات وقتی قافیه کم می‌آورند، تظاهرات و اعتراضات در کشور خود را مطرح می‌کنند و مطالبات معترضان را تبدیل به دژی می‌کنند برای پافشاری و برای امتیازگیری.
برای من جای سوال است که چطور آقای دکتر ظریف که سال‌های سال در آمریکا بوده اعتراض می‌کند، و می‌گوید که این نقادی‌ها موجب تضعیف ما می‌شود. نمی‌توانم برای یک لحظه هم بر این باور شوم که ایشان نمی‌دانند که می‌شود از این نقادی‌ها بهره‌برداری‌های فوق‌العاده کرد. آمریکایی‌ها هر گاه در مذاکرات کم می‌آورند می‌گویند ببینید جناح مقابل ما در کنگره و در رسانه‌ها چه انتقادهایی از ما می‌کنند و با این حال می‌خواهید که ما امتیاز بیشتری بدهیم؟ دستگاه سیاست خارجی ما می‌تواند بیشترین بهره‌برداری را از این انتقادها بکند، البته اگر اراده‌اش را داشته باشد. نه! واقعیت این نیست که گفته شده. واقعیت در آن اراده و خواست نهفته است!
در کشورهای دیگر هم این طور هست که اساتیدی که مدرک دانشگاهی‌شان آن موضوع (مثلاً روابط‌ بین‌الملل) نیست، به عرصه‌های این چنینی، مثل انتقاد از سیاست خارجی دولت‌شان، ورود می‌کنند؟ و آیا آنها مورد اعتراض دولت قرار می‌گیرند که چرا با وجود نداشتن مدرک تخصصی آن حوزه، اظهار نظر می‌کنند؟
زیباکلام: خوب است این را هم اضافه کنم در ادامه آن سوال شما که پرسیده بودید آیا شما تخصص‌تان روابط بین‌الملل است که در این زمینه انتقاد می‌کنید؛ آیا تخصص نوام چامسکی، استاد برجسته زبان‌شناسی، روابط بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه است؟ یا مایکل دامت، استاد انگلیسی فلسفه، که در زمینه‌ی تبعیض نژادی فعالیت می‌کند، در جامعه‌شناسی روابط نژادی تخصص دارد؟ و یا ادوارد سعید، استاد ادبیات انگلیسی و تطبیقی دانشگاه کلمبیا، در روابط بین‌الملل تخصص دارد؟ یا پروفسور چارلز تیلور که استاد برجسته فلسفه است را چه به حقوق اقلیت‌ها در کانادا؟
چرا فکر می‌کنیم فعالیت استادی که در یک حوزه‌ای تخصص دارد باید مانع شود که آن استاد در حوزه‌های دیگر خوض کند و همچون یک شهروند مطلع اظهار نظر کند؟ آیا این موضع، تبعاتی غیر از این دارد که امر به معروف و نهی از منکر را یک امر کاملاً تخصصی کند، عرصه‌ای بسیار نحیف و کم‌عرض و کم‌عمق؟ هرکس حرفی زد بگوییم آیا شما در این زمینه تخصصی دارید؟ چرا در این زمینه اظهار نظر می‌کنید؟ و بدین شیوه، همه را از حوزه خاص بیرون برانیم الا عده‌ای بسیار قلیل. با این کارمان امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه فلج نمی‌کنیم؟
نهایتش این است که من منتقد، انتقادهای بی‌جا می‌کنم. هیچ اطلاعی هم ندارم. اشکالی ندارد. انتقادشوندگان که تخصص دارند تشریف بیاورند و نابجا‌بودن این انتقادها را برملا کنند. ظرف این شش ماه توسط تشکل‌های دانشجویی دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه تربیت مدرس، بین‌المللی امام خمینی قزوین، شیراز، ارومیه و چند دانشگاه دیگر از مشاوران عالی رئیس جمهور و وزیر خارجه دعوت کردند که بیایند با حقیر مناظره کنند. چرا نمی‌پذیرند تا قضاوت‌های بی‌ربط و نابجای بنده را در محضر دانشجویان مشخص کنند.
در این شش ماه هیچ استاد دانشگاهی به خصوص مشاوران عالی شخص رئیس جمهور و وزیر خارجه حاضر نشده‌اند بیایند نابجا‌بودن انتقادات بنده را برملا کنند. حتی در بعضی موارد راضی شدیم که بنده ارزیابی خودم را از توافقنامه اعلام کنم و آن مشاوران متخصص هم ارزیابی خودشان را ارائه کنند، بی‌هیچ پرسش و پاسخی. این را هم نپذیرفتند. جای سوال ندارد که چرا نمی‌پذیرند؟
این مدت برای بحث درباره توافق ژنو به چه شهرهایی سفر کردید؟
زیباکلام: شهرهای زیادی را رفتم. حسابش از دستم خارج شده! ابتدائاً در آذر و دی ماه و بخشی از بهمن، سفرها تک شهری بود. اما از دهه دوم اسفند به بعد، سفرها استانی شد. به این صورت که یک تور سخنرانی بود در استان. مثلاً در استان فارس وارد شیراز که شدم، سخنرانی اول من در شهر کازرون بود: در دانشگاه سلمان فارسی این شهر و دانشگاه آزاد. بعد فسا، بعد لارستان، بعد شیراز، و در آخر در مسجد جامع شهر اقلید. یک تور چند روزه در داخل استان با ماشین. الان دیگر معمولاً جایی دعوت می‌کنند، حداقل 3-2 سخنرانی صورت می‌گیرد. بعضی روزها می‌شود که من در روز 4 تا سخنرانی می‌کنم.
از ارومیه و شمال غرب بگیرید تا زاهدان و جنوب شرق. از شهرهای مختلف استان بوشهر شروع کنید؛ شهرهای بوشهر، برازجان، بندر دیلم و بندر دیّر، و بردستان تا اصفهان و شهرهای بسیار کوچک اطراف کاشان مثل ابوزیدآباد و سفیدشهر. جالب است که مردم خوب استقبال می‌کنند. جمعیت زیادی جمع می‌شوند در مساجد و تا آخر هم می‌ایستند و با دقت گوش می‌کنند. جالب است که سؤالات‌شان هم عموماً بجا و پخته است.
ارزیابی‌تان از این برنامه‌ها چیست و بازخوردهایش چطور بود؟
زیباکلام: اگر بخواهیم تفکیک کنیم بین برنامه‌هایی که با دعوت از طرف تشکل‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها برگزار شده با برنامه‌هایی که به دعوت تشکل‌های مردمی و معمولاً در مساجد برگزار شده، باید بگویم که در دعوت‌های دانشگاهی در برخی موارد جمعیت قابل توجهی می‌آید و در برخی موارد نه. اما در مجموع به غیر از یک دانشگاه، باقی دانشگاه‌ها صبورانه 5/2-2 ساعت ارائه بندهای مختلف توافقنامه ژنو را تحمل کردند و معمولاً 5/1-1 ساعت هم پرسش و پاسخ داشتیم. بعد از برنامه معمولاً افرادی می‌آمدند تشکر و تقدیر می‌کردند. برخی موارد دانشجویانی می‌آمدند و برای دعوت به شهر و دانشگاه خود قرار و مدار می‌گذاشتند.
از این‌ها که بگذریم، دعوت‌هایی بود که از طرف فعالین مردمی می‌شود و برنامه‌شان را معمولاً در مساجد برگزار می‌کنند. شاید برای‌تان جالب باشد که صبر و حوصله عامه مردم در این مساجد و مراکز، بیشتر از دانشگاهیان است. اما یک چیزی که برای من یک تجربه جدید است این است که چقدر عامه مردم ما آمادگی بیشتر و صبوری بیشتری دارند و فهم بیشتری از خودشان نشان می‌دهند. اظهاراتی از عامه مردم می‌شنوم که واقعاً احساس شرم می‌کنم از عشق و علاقه و غیرت و همت و فهم مردم. واقعاً شگفت‌انگیز است.
در هر حال برایم تجربه مفیدی بود و در این شش ماه مجبور شدم با کارهای پژوهشی‌ای که بیش از دو دهه است با آنها دست و پنجه نرم می‌کنم، موقتاً وداع کنم. گاهی از خودم می پرسم که متوقف‌ماندن این پژوهش‌هایی که زمین مانده و مطلقاً کسی هم آن‌ها را انجام نمی‌دهد؛ به چه قیمت؟ اما وقتی یاد استقبال‌ها و خداقوت‌ها و حرف‌ها و دعاهای مردم در این مدت می افتم، احساس شرم می‌کنم. عجیب مردمی داریم.
با توجه به تعامل زیادی که این چند ماه با مردم شهرهای مختلف کشور داشتید، فضای مردم را در آگاهی نسبت به توافقنامه ژنو چطور ارزیابی می‌کنید؟
زیباکلام: معمولاً فعالان فرهنگی شهر که دعوت‌کننده‌اند می‌گویند که ما راجع به توافقنامه چیزی نمی‌دانیم، چه برسد به مردم. من هر چه فکر می‌کنم این بی‌خبری تأسف‌بار را چه کسی به وجود آورده است، می‌بینم نقش صداوسیما در این موضوع واقعاً برجسته است. در این چند ماه، رسانه‌ی ملی حتی یکبار هم برای یکی از منتقدان توافقنامه‌ی ژنو برنامه‌ای تدارک ندیده است. این رویه و سیاست، هم به حق و حقوق و تعالی فرهنگ سیاسی ملت ایران جفای بزرگی کرد و هم به انقلاب اسلامی لطمات بسیار سهمگینی وارد کرد. این جفای بزرگ در تاریخ این برهه از انقلاب ثبت خواهد شد که رسانه ملی چه نقشی ایفا کرد، و چه میزان به تنویر افکار عمومی در باب فناوری هسته‌ای، فواید و کاربردهای آن، و چگونگی برباددادن آن دستاوردها توسط توافقنامۀ ژنو همت گماشت و ادای وظیفه کرد.
وظیفه نخبگان و تشکل‌های دانشجویی را در این برهه چه می‌دانید؟ مشکلات برجسته‌ای که این مدت در تعامل با فضای دانشگاهی به آن برخوردید چه‌ها بودند؟
زیباکلام: اول از یک معضل مهم‌تر و فراگیر شروع کنم، و البته نه ویژه توافقنامه ژنو. شهرستان‌های دور از پایتخت که امکانات کمتری دارند، مثل استان سیستان و بلوچستان، استان بوشهر، برخی شهرهای خوزستان، یا حتی اسفراین در خراسان شمالی، وقتی اینجاها می‌رویم با یک شوقی مردم جمع می شوند و گوش فرامی‌دهند. وقتی ازشان می‌پرسیم که شما در این چند ماه چندمین برنامه‌ای است که در این زمینه دارید، می‌گویند که اولین برنامه؛ اینجا اصلاً کسی نمی‌آید. آدم‌های رده اول جبهه انقلاب که اصلاً جواب تلفن‌مان را نمی‌دهند، آدم‌های رده دوم جبهه انقلاب هم که دعوت‌شان می‌کنیم، می‌گویند این هم شد جا؟! با این همه محرومیت، تحقیر هم باید بشوند. ما دانشگاهیان و حوزویان حقیقتاً، هم به این قبیل هم‌وطنان خود جفا می‌کنیم و هم، از این رهگذر، به انقلاب جفا می‌کنیم. اگر نیک بیاندیشیم در نهایت با این نوع تبعیض‌ها و اجحافات به خودمان جفا می‌کنیم.
در همین سطح مردمیِ مبارزاتیِ هم باید خودمان کاری بکنیم. در این چند ماهه به دوستان جنبش دفاع از استقلال ایران که سخنرانی‌های بنده و بسیاری از منتقدان را هماهنگ می‌کنند، گفته‌ام که تا جای ممکن سایر دوستان بروند، مواردی که شرایط فراهم نبود یکی از دوستان انجام‌ وظیفه کنند، محول کنید به بنده. یک بی‌خبری فوق‌العاده‌ای در این شهرها وجود دارد و ما وظیفه داریم این را برطرف کنیم. لذا با خودم شرط کرده‌ام که شهرها هرچقدر دورافتاده‌تر از مرکز، من آنها را اولویت بدهم. به‌ نهادهای رسمی و غیررسمی اجتماعی و سیاسی کار ندارم. باید با این تبعیض ویرانگر مقابله کنیم.
[برگردیم به سؤال] یک مقدارش همان بی‌خبری و بی‌اطلاعی. و نبود ارتباط منسجم و منظم است. این فاصله‌ها و شکاف‌ها را باید از بین ببریم. این جریان باید گسترش پیدا کند. این اطلاع رسانی را باید هرچه بیشتر وسعت ببخشیم. یکی از پیشنهادهای من به تشکل‌های دانشجویی آماده کردن نمایشگاه‌های دیواری و ارسال آن به شهرهای مختلف برای نصب در مساجد است. این کار پرهزینه ای هم نیست و شدنی است. تهیه و ارسال نشریات و کتابچه‌های کوچک اطلاع‌رسانی باید صورت بگیرد. میزان اطلاعاتی که در تهران و چند کلان شهر بزرگ وجود دارد قابل مقایسه با دیگر شهرها نیست. در مجموع خیلی کارها هست که می‌شود کرد.
آینده پرونده هسته‌ای کشور و در واقع ادامه درگیری و تعامل ما با کشورهای غربی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
زیباکلام: من برخلاف خیلی از منتقدان دیگر و انگشت‌شمار حامیان مذاکرات هسته‌ای، مذاکرات را متمرکز بر فناوری هسته‌ای نمی‌بینم و آن را از برخی ماجراهای مهم دیگر اصلاً جدا نمی‌کنم. موضوع این نیست که ما فناوری هسته‌ای داریم و آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها سر این دارند با ما دعوا می‌کنند. ما سر حمایت از جنبش‌های آزادیبخش در سراسر دنیا با آمریکایی‌ها مشکل داریم. توانمندی تسلیحاتی و نظامی ما موضوع بسیار مهمی است برای آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها و از همه اینها مبنایی‌تر و مهم‌تر، اساسا خود انقلاب اسلامی برای آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها و اسرائیلی‌ها مسئله است.
ما یک بار و برای همیشه باید این پنبه را از گوش‌مان درآوریم که مشکل ما بر سر کم و کیف یا حدود و میزان فناوری هسته‌ای است. مشکل ما از نظر آنها این است که ما نباید انقلاب می‌کردیم! در یک برهه آگاهی‌هایی در ملت ایران شکل گرفت و چیزی به نام انقلاب اسلامی بدون اجازه نظام سلطه به وجود آمد. فناوری هسته‌ای نوک این کوه یخ است، و نه مهم‌ترین بخش آن. مشکل اصلی غربی‌ها با ما اینجاست که ما می‌خواهیم زندگی متفاوتی با زندگی غربی‌ها برای خودمان ایجاد کنیم.
ببینید ماجرای انقلاب اسلامی ماجرای متفاوتی است از مشکلی که غربیان با روس‌ها دارند که بر سر منافع اقتصادی و سیاسی است. در عرصه شیوه‌ی زندگی‌کردن مشکلی با هم ندارند. ولی ماجرایی که ملت ایران با انقلاب اسلامی ایجاد کرده یک ماجرای بسیار بنیانی است. ما عموماً می‌خواهیم به انسان، به قدرت، به سیاست، به جامعه، به حیوه‌الدنیا مبنائا متفاوت و از منظر کتاب‌الله نگاه کنیم.
البته نمی‌گویم که یکپارچگی اینجا وجود دارد، اما اگر بخواهیم بگوییم که ملت ایران در مجموع دنبال چی است، باید بگوییم که ملت ایران در مجموع می‌خواهد که ارزش‌های الهی و کتاب‌الله در جامعه جاری بشود. البته کسانی هستند میان ما که مفتون زندگی غربی‌اند. در هر حال مشکل اصلی ما فناوری هسته‌ای نیست که ما به حول و قوه الهی و با اتکا به توانمندی‌های بومی ایجاد کرده‌ایم، اما بخش کوچکی از ماجراست. مسئله اصلی این است که ما نگاه‌مان به دنیا متفاوت است. ما دنیا را مزرعه آخرت می‌بینیم. هنجارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی‌ای که به تبع چنین نگاهی پدید می‌آید متفاوت است با آنچه در غرب و دنیای امروز هست.
فناوری هسته‌ای و موشکی توقفگاه‌های بین راه است
بگذارید جور دیگری به این سوال شما بپردازم. سالها پیش بحث “حد یقف” مطرح شد. یعنی اینکه غربی‌ها عاقبت کجا می‌ایستند و از ما چه میخواهند؟ غربی‌ها ایستگاه‌شان فناوری هسته‌ای نیست، ایستگاه‌شان حتی موشک‌های بالیستیک ما هم نیست. اینها همه توقفگاه‌های بین راه است. توقفگاه‌شان اضمحلال انقلاب اسلامی است. آنها با روس‌ها مشکل فرهنگی‌ـ‌بینشی ندارند، مشکل دنیا -از جنس تفوق قدرت نظامی و اقتصادی و…- دارند. اما با ما مشکل فرهنگی و ارزشی‌-‌بینشی دارند.
بنابراین اینکه آینده مذاکرات هسته‌ای را چطور می‌بینیم، مرتبط است با خیلی ماجراها. به توان موشکی شما، به سیاست شما در قبال اسرائیل و حکومت‌های اقماری درباری‌‌ـ-نفتی آمریکا در خاورمیانه، به حمایت شما از جنبش‌های آزادیبخش، و غیره.
همه این‌ها باید بازگردد به قبل از سال 57، و البته باید از آنجا هم عقب‌تر برود. زیرا با تجربۀ انقلاب اسلامی آشکار شد که اگر شرایط را از جهات اقتصادی و سیاسی بتوان به دورۀ دست‌نشاندگی نوع پهلوی بازگرداند باز هم عنصر مقاومت فرهنگی‌ای در میان ایرانیان است که در صورت شرایط و زمینه‌ی مساعد می‌تواند سربرآورد و خیمه و خرگاه و آرامش دنیای ما را مجدداً بر هم زند.
فرهنگی که از زمین و زمینه‌ آن حزب‌الله لبنان و سپاه قدس جوانه می‌زند و می‌روید، نیروهایی که بدون پرشینگ و کروز و سلاح‌های شیمیایی و میکروبی و جنگنده‌های اف14 و اف16 و اف18 و بمب‌های ده‌تنی و هکذا می‌تواند جلوی بخشی از بدمستی‌های زورگویانه‌ی ما را بگیرد. بدین ترتیب است که نه فقط می‌توان “حد یقف” افرنگیان را روشن‌تر و بهتر دید و فهمید که می‌توان و باید مناقشه بر سر فناوری هسته‌ای را در چهارچوب وسیع‌تر و راهبردی‌تری دید.
بعد از مذاکرات وین خط خبری موجود این بود که تیم مذاکره‌کننده کشورمان در مقابل زیاده‌خواهی‌های طرف غربی مقاومت کرده و با توجه به آن، برخی این طور برداشت کردند که نباید نگران توافقی ضعیف در گام نهایی باشیم. شما با توجه به رصدی که از رسانه‌های غربی دارید و تجربیات‌تان در این زمینه، نظرتان در این باره چیست؟
زیباکلام: شنیده و دیده‌ام که برخی از منتقدین نظرشان این است که دولت و مسئولین سیاست خارجی ما متنبه(بیدار) شده‌اند که رویه‌ای که منجر شد به توافقنامه ژنو رویه اشتباهی بوده و از این به بعد منافع ملت ایران و مصالح کشور در سیاست خارجی رعایت می‌شود. دعا می‌کنم که این طور باشد! اما من این جور نمی‌بینم. شاید یک دلیلش این باشد قدری منابع آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها را بیشتر مرور و مطالعه می‌کنم، و برنامه‌ریزی‌های غربی‌ها را که معمولاً در منابع جدی‌ترشان منعکس می‌شود را می‌بینم، و شاهد این هستم که آنها چقدر از دیپلماسی و دیپلمات‌های دولت ایران خرسند و ممنون هستند و چه اهدافی را دنبال می‌کنند. متأسفانه من فکر نمی‌کنم تنبهی حاصل شده، یا تیم مذاکره کننده ضعیف بوده و حالا تقویت شده است.
سناریو و برنامه‌ریزی‌ِ روانی‌ای در حال اجراست. مطابق این سناریو قرار است -به مدد همراهی‌های جراید وابسته به دربار زر و زور و تزویر-، به ملت ایران القا شود که این مذاکرات متوقف شده چون ما روی منافع ملت ایران پافشاری می‌کنیم. این فضای روانی در شرف ایجاد است که اگر توافقی صورت بگیرد، منافع ملت ایران قطعاً و تماماً در آن لحاظ شده. اما من این طور نمی‌بینم. دولت همان دولت است و سیاست خارجی همان سیاست خارجی است و این اظهارات که امکان دارد پافشاری‌ ما بر منافع ملت ایران منجر شود که توافقنامه‌ی ژنو شش ماه دیگر تمدید شود و حتی اگر در پایان آن شش ماه هم توافقی حاصل نشود مشکلی نیست، مهم برای ما استیفای حقوق و منافع مسلم ملت ایران است، جوسازی رسانه‌ای-‌روانی است که چنانچه توافقی حاصل شود، بگویند قطعاً منافع ملی ایران احراز و حاصل شده است.
با توجه به قرائن مختلفی که در رفتار مسئولین وزارت خارجه دیده می‌شود، به نظرم این بیشتر یک فضاسازی روانی است برای اولاً، خنثی‌کردن اعتراضاتی که منتقدان طی این شش ماه گذشته متوجه توافقنامۀ ژنو و مذاکرات مربوط کرده‌اند. ثانیاً، برای پیشگیری و ویران‌کردن عزم و ارادۀ هر منتقد ممکنی که بالقوه توانایی و جرات انتقاد دارد. و ثالثاً، برای فراهم‌کردن زمینه‌ای تا پیشاپیش هر نوع انتقادی را ناموجه و نابجا و نامنصفانه معرفی کند. نوع اطلاع رسانی‌ای که توسط آقایان صورت می‌گیرد -اظهارات آقای رئیس جمهور، وزیر خارجه و معاونین‌شان- را که به دقت رصد کنیم به وضوح می‌توان دید که اتفاق متفاوتی از لحاظ جهت‌گیری و کیفیت نسبت به توافقنامه ژنو رخ نخواهد داد.
جلوگیری از برگزاری سخنرانی در بعضی دانشگاه‌ها و شهرها
آیا این مدت محدودیت‌هایی در برگزاری برنامه‌های‌تان در دانشگاه‌ها و شهرها ایجاد شده‌است؟ اگر بوده با مصادیق بفرمایید.
زیباکلام: در برخی شهرستان‌ها شخص فرماندار ورود کرد و به میدان آمد و سپس دستور داد که درب تالار مربوط را ببندند. مثلاً در جهرم این اتفاق افتاد. یا در بندر دیّر فرماندار شخصاً آمد درب آن تالار را قفل کرد به طوری که حتی بعضی‌ها در داخل تالار مانده بودند! یا در شهرستان فسا کلی درگیری داشتند با فرماندار تا توانستند فرماندار را راضی کنند که برنامه اجرا شود. دانشگاه‌ها عموماً مشکلی نداشتند، اما چند جا را می توان نام برد که مجوز صادرشده را لغو کردند. دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دانشگاه صنعتی امیرکبیر از جمله دانشگاه‌هایی بودند که مجوز صادره را لحظاتی پیش از شروع برنامه لغو کردند.
به جز محدودیت در برگزاری برنامه‌ها، شاهد فشارهای دیگری هم در این مدت بوده اید؟
زیباکلام: از ناحیه ارگان خاصی به بنده فشاری نیامده است. اگر فشاری بوده به برگزارکنندگان جلسات بوده. البته در برخی از رسانه‌ها طعنه می زنند، که البته به نظرم قابل انتظار است. آن موقع که در آذرماه کار را شروع کردم، برای خودم و اعضای خانواده مشخص کردم که این راهی که تصمیم گرفته‌ام بروم هم بدنامی و بی‌آبرویی دارد و هم انواعی از افترائات و برچسب‌ها و هم فشارهای روحی و روانی از سوی کسانی که فقط “خدا قوت” و “یا علی” از آن‌ها انتظار می‌رود. اما باید خودمان را برای همۀ آن‌ها آماده کنیم. از قضا، هنوز گرم معرکه نشده بودیم که رئیس‌جمهور حقوقدان، بزرگوارانه و حقوقدانانه هم کم سواد و بیسواد خواندمان و هم مزدور.
شاهد بودیم که رسانه‌های طرفدار دولت چند هفته قبل مصاحبه مفصلی با برادر شما کرده بودند و حتی پای مسائل شخصی و خانوادگی را به میان کشیده بودند. نگاه شما به این موضوع و علت انجام این کار چیست؟ شما چگونه با این مسئله مواجه شدید؟
زیباکلام: حقیقتاً بیشتر احساس تأسف کردم که شخصیت‌های دانشگاهی که به هر حال به لیبرالیزم یک اعتقاد ویژه‌ای را اعلام می‌کنند، چطور عرصه خصوصی را مورد تعرض قرار می‌دهند و آن را وارد عرصه عمومی می‌کنند. چطور مطبوعات و رسانه‌های ما نه تنها در این مورد، بلکه در موارد بسیار دیگر برای تخریب یک شخصیت سیاسی یا علمی متعرض عرصه خصوصی می‌شوند.
متأسفانه به بنده اصرارهای زیادی شده برای مصاحبه تا به تک تک مواردی که از طرف اخوی بزرگوار بنده اظهار شده جواب دهم. اما به جد بر آنم که از این کار بسیار زشت اجتناب کنم. البته حرف‌های گفتنی بسیاری دارم در تمام زمینه‌های گفته‌شده، اما اعتقادم این است که عرصه خصوصی را به هیچ وجه نباید وارد عرصه عمومی کرد. این را هم از لیبرالیزم یاد نگرفته‌ام، از حضرت حق یاد گرفته‌ام. آموخته‌ام که عیوب دیگران را هم نباید جستجو کرد و هم نباید اعلان کرد. بلکه بر عکس! باید پوشاند. ورود به این وادی علی‌الاصول کار بسیار زشت و قبیحی است.
لذا به کرات در این چند هفته اخیر که بسیاری از ارباب رسانه‌ها مراجعه کرده‌اند برای مصاحبه مفصل، گفته‌ام که وارد این عرصه‌ نمی‌شوم و در برابر اصرار آنها که گفته‌اند شما در مظان اتهامات زیادی در عرصۀ افکار عمومی قرار گرفته‌اید و به طور ضمنی فالانژ و بدتر از بن لادن معرفی شده‌اید، گفتم که پاسخ من به شما فقط این است: “افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد”. اینکه آنچه گفته شده است راست است یا دروغ یا سخنانی تحریف‌شده، قابل بررسی است.
اما صرف نظر از صدق و کذب این اظهارات، ورود به این وادی علی‌الاصول کار بسیار زشت و قبیحی است، که “ویل لکل همزه لمزه۩ الذی جمع مالا و عدده۩ یحسب ان ماله اخلده۩ “، و “مال” البته در این عرصه چیزی جز تمجید و ستایش این و آن، و محبوبیت و مشهوریت نزد خلایق نباشد. از حضرت حق برای خود و ایشان عاقبت بخیری طلب می‌کنم که تا به خود آییم “یوم‌الخروج” است، همان “یوم یقوم الحساب”، آری! “یوم الحسره”. وای بر ما که چقدر از این کیمیاسخن به دوریم: “یا دهر اف لک من خلیل”.
احضار به دادگاه؛ تساهل و تسامح از ادعا تا عمل
اواسط خردادماه امسال (1393) شما به خاطر انتقادات‌تان به دولت در زمینه پرونده هسته‌ای به دادگاه احضار شدید. وقتی احضاریه را دیدید چه حسی داشتید؟
زیباکلام: واقعیت این است که چند دقیقه‌ای می‌خندیدم. حقیقتش را بخواهید من ماه‌هاست که منتظر چنین نامه و احضاریه‌ای بوده‌ام. گرچه مایه تأسف است که دولتی که رئیسش در مراسم تحلیف اعلام می‌کند که من از سرکوب منتقدان به خدا پناه می‌برم و دائم سخن از عقلانیت می‌گوید، تحمل نرم‌ترین انتقادات را ندارد. مایه تأسف است که چرا عرصه سیاست ما این قدر تنگ و محدود است، و چرا رجال سیاسی ما باید این قدر احساس ضعف کنند. یک استاد دانشگاه یک لا قبا به همراه چند نفر دیگر مگر چه کار می‌توانستند بکنند در این چند ماه؟ چرا باید نسبت بی‌سوادی و مزدوری به آنها داده شود، آن هم توسط شخصیتی که مدعی حقوقدان‌بودن است و ظاهراً رفتار سرهنگان را ناپسند و مذموم می‌شمارد؟ دولتی که به وضوح الگوها و سیاست‌های آمریکایی را مقبول و مطبوع می‌داند، خوبست قدری تساهل و تسامح را هم از آنها یاد بگیرد.
واکنش‌تان به آن چه خواهد بود؟
زیباکلام: تحلیل که مشخص است. در مجموع زبان منتقدان را چیدن. اما واکنش بنده این است که قوه قضائیه احترام خودش را دارد و پاسخ مثبت خواهم داد به آن احضاریه و رویه قانونی را با احترام کامل طی خواهم کرد. اما این منجر نخواهد شد که من دست از امر به معروف و نهی از منکر و وظیفه ای که دارم بردارم، این مقدار روشن است! اما باید دید که قوه قضائیه چطور عمل می کند.
این احضاریه، مواضع دکتر زیباکلام را از این به بعد به محافظه‌کاری نمی‌کشاند؟
زیباکلام: امیدوارم نکشاند! من در خودم خمیرمایه این محافظه‌کاری را ندیده‌ام، اما از آینده هم نمی‌توانم صحبت کنم. امید دارم در مسیر نهی از منکر بایستم، اما خودم را تا به حال در عرصه قضایی امتحان نکرده‌ام.
چه نسبتی هست میان سعید زیباکلام فیلسوف دقیق موشکاف دنیای فکر و اندیشه با سعید زیباکلام صریح انقلابی پرشور در میدان، و فعال دنیای سیاست خارجی؟ دغدغه‌ای که شما را به دنیای فکر و فلسفه کشانده، همان دغدغه‌ای است که شما را به عالم سیاست کشانده یا ربطی بین این دو نیست و مسئله اتفاقی بوده؟
زیباکلام: سوال خیلی جالبی است. بی علاقه هم نیستم که پاسخ دهم، اما احساس می‌کنم که چقدر جالب‌تر خواهد بود که کسی در این حوزه ورود کند و سعی کند خودش به این سئوال پاسخ دهد که آیا می‌شود ارتباطی نباشد میان این دو نفر؟ آیا امکان دارد که حضور یک نفر در قلمروهای مختلف ارتباطی به هم نداشته باشد؟ چرا که ما نهایتاً به یک فرد بازمی‌گردیم. فلسفه و علم شناسی‌ای که ارتباطی با خویشتن خویش من نداشته باشد، تفلسف نیست، دکانی است برای تفاخر و اندک تکاثری و بطالت عمری. تفلسف من نمودی از خویشتن خویش من است، همان طور که حضور در عرصه دفاع از استقلال ایران و صیانت از منافع ایران، نمودی از همان خویشتن خویش من است.
شخصیت بینشی-‌ارزشی این آدم یکی است، عرصه‌های فعالیت و ظهوراتش مختلف است. تفلسف‌ها و پژوهش‌هایم همانقدر مولود و محصول خویشتن خویش من است که سخنرانیهایم در تالار برخی دانشگاهها و محراب برخی مساجد. پژوهش‌هایم را با همان ایمان و عشقی به انقلاب اسلامی انجام می‌دهم که سخنرانی‌های شورانگیز و دردمندانه‌ام در دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی و مصالح وطنم.
در پایان هم اگر صحبتی دارید، بفرمایید…
زیباکلام: روشنگری! البته اگر غیرت‌مندی قابل توصیه بود، می گفتم «غیرت‌ورزی»! امروزه خیلی‌ها با خوش‌بینی حیرت‌انگیزی به سیاست خارجی دولت نگاه می‌کنند، اما به نظرم من بیشترش از روی بی‌اطلاعی است. هرجا راجع به توافقنامه ژنو صحبت کردیم، عموم مردم، اعم از دانشگاهی و حوزوی و سایرین، همراه شدند و تکبیر گفتند و بعد متعجب و پرسان شدندکه: چطور چنین توافقنامه‌ای پذیرفته شده‌است؟ دولت براستی به کجا می‌رود؟

رجا نیوز




آغاز عملیات اجرایی نجات دریاچه ارومیه از هفته آینده

4562-865668به گزارش نگاه روز، دومین نشست ستاد احیای دریاچه ارومیه که با حضور دکتر روحانی، رئیس جمهور برگزار شد به تصویب ۱۰ طرح دیگر برای نجات دریاچه ارومیه اختصاص داشت تا شمار طرح هایی که برای نجات این دریاچه به تصویب رسیده با احتساب ۱۴طرح قبلی به ۲۴ طرح برسد.

آنطور كه رضا عرب، سخنگوي ستاد احياي درياچه اروميهبه ايرنا گفته است این مصوبات به‌زودي به دستگاه‌ها ابلاغ می‌شود و با تامین اعتبارات مالی، عملیات اجرایی نجات دریاچه ارومیه تا اوایل هفته آینده آغاز مي‌شود.

آخرين وضعيت درياچه اروميه

معاون دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط‌زیست كه دي‌ماه گذشته در گفت‌وگو با همشهري اعلام كرده بود حجم آب دریاچه ارومیه به کمتر از 3میلیارد مترمکعب کاهش یافته و شوري آب كه در شرايط عادي بين 185 تا 200 گرم در ليتر نوسان دارد به 400 گرم افزايش يافته و به حالت فوق اشباع رسيده است روز گذشته به همشهري گفت كه در حال حاضر حجم آب درياچه به حدود 2ميليارد متر مكعب رسيده و مساحت درياچه به حدود 2هزار كيلومتر مربع كاهش يافته است؛ در واقع آنطور كه باقرزاده مي‌گويد مساحت مرطوب درياچه اكنون به حدود 40‌درصد رسيده است. بررسی‌ و اندازه‌گیری شمار زیادی از چاه‌ها در حوضه آبخيز اروميه نشان می‌دهد که آب شور به سمت چاه‌های شیرین اطراف ارومیه در حال پیشروی است. به گفته باقر‌زاده، پیشروی آب شور به سمت چاه‌های آب شیرین افزایش یافته به‌ویژه در سمت غرب دریاچه، آب شور حدود 4/7 کیلومتر به سمت جبهه آب شیرین پیشروی کرده است. در شرق دریاچه این میزان 2/5 کیلومتر بوده و در شمال دریاچه به‌خاطر شیب‌های تند منطقه، آب شور 2تا 2/5 کیلومتر پیش رفته است.

وي درباره دستيابي به شرايط مطلوب درياچه اروميه مي‌گويد كه در شرايط فعلي ارتفاع آب درياچه اروميه از سطح دريا 1270/5 متر است اين درحالي است كه حداقل ارتفاع قابل قبول آب درياچه از سطح دريا 1274/1 متر است . به گفته وي زماني كه آب موجود در مخزن درياچه به 14/7 ميليارد مترمكعب و مساحت درياچه به 4400 كيلومتر مربع برسد درياچه از شرايط بحران خارج مي شود و اين هدفي است كه ستاد احياي درياچه اروميه با اجراي 24 طرح مصوب دنبال مي كند.

مصوبات جديد براي احياي درياچه

اكنون به نظر مي رسد با حضور رئيس جمهور در دومين نشست ستاد احياي درياچه اروميه و تصويب 10 طرح ديگر، احياي درياچه اروميه وارد فاز جديدي شده است به‌ويژه آنكه رئيس جمهور در اين نشست بر مسائل اجتماعی و تاثیر دریاچه بر معیشت مردم تاکید كرده و خواستار مطالعه جدي دست اندركاران ستاد احياي درياچه در اين زمينه شده است.آنطور كه رضا عرب، سخنگوی ستاد احیای دریاچه ارومیه به ایرنا گفته است بر اساس محاسبات صورت گرفته 10 تا 15 سال زمان برای نجات دریاچه ارومیه تعیین شده است.

به گفته عرب، بخش عمده آب درياچه از جنوب دریاچه و از طريق 4 رودخانه زرینه‌رود، سیمینه رود، گدار چای و مهاباد تامین می‌شود اما آبي كه از طريق زرینه‌رود به درياچه وارد مي‌شود به لحاظ شیب منفی که در مصب دریاچه وجود دارد به قسمت اصلی دریاچه نمی‌رسد و بخش عمده آن تبخیر می‌شود. عرب با اشاره به اینکه 2روش مکمل برای حل این مشکل مصوب شده گفت كه قرار است با احداث یک کانال 4 کیلومتری زرینه‌رود به سیمینه‌رود متصل تا سیلاب‌ها جمع‌آوری شود و در دبی پایین از یک کانال بتنی استفاده شود تا بخشی از آب در شرایط معمول منتقل و به پیکر اصلی رودخانه وارد شود.

احتمال بروز ريزگردهاي نمكي

دومین مصوبه نشست به شناسایی کانون‌های تولید ریزگرد و تثبیت آنها اختصاص داشت . در حال حاضر، 6 کانون فعال تولید ریزگرد در منطقه وجود دارد و از آنجا كه ممکن است در ماه‌های آینده گرد و غبار و نمک توليد کنند قرار شد با استفاده از روش‌های مختلف بیولوژیکی که به محیط زیست آسیب وارد نکنند تثبیت شوند.

«مطالعه و اجرای برنامه حفاظت اکولوژیکی پارک ملی دریاچه با اولویت قسمت جنوبی با هدف ايجاد یک زیستگاه جدید گیاهی و جانوری»، «مطالعه درباره اثرات بهداشتی، اجتماعی و زیست‌محیطی ناشی از خشک شدن بخشی از دریاچه ارومیه تا زمان احیا و اجرای برنامه پیشگیری کاهش ریسک اثرات احتمالي»، «تهيه برنامه اشتغال معیشت جایگزین در منطقه»، «انجام مطالعات در مورد امکان‌سنجی استفاده از فناوری‌های نوین برای بخش پایش و کاهش تبخیر»، «ایجاد مرکز آینده‌پژوهی در دریاچه ارومیه توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست»، «انجام عملیات آبخیزداری به منظور افزایش حجم آب ورودی به دریاچه»، « ایجاد هماهنگی با قوه قضاییه برای تسریع اجرای قانون تعیین تکلیف چاه‌های غیر مجاز به ویژه چاه‌هایی که تاثیر زیادی بر آب های سطحی در منطقه دارند» از ديگر مصوبات دومين نشست ستاد احياي درياچه اروميه بود.

اما مصوبه‌اي هم به انتقال آب ارس اختصاص داشت، آنطور كه سخنگوی ستاد احیای دریاچه ارومیه مي گويد در اين نشست مقرر شد مقدار آب جابه‌جا شده در اجرای طرح انتقال آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه بر اساس پروتکل بین کشورهای منطقه و فقط برای نجات دریاچه بررسي شود. این طرح در حال اجرا ست اما قرار است تسریع شود و مقرر شد تا سال 1396 به بهره‌برداری برسد.

همشهری آنلاین




حبس برای وازکتومی

نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در جلسه علني صبح ديروز به کليات طرحي درباره افزايش نرخ باروري و پيشگيري از کاهش رشد جمعيت کشور راي دادند که در صورت تصويب نهايي برخي از عمل هاي مربوط به پيشگيري از بارداري با مجازات حبس مواجه خواهد شد. کليات اين طرح که پيش از اين يک فوريت آن به تصويب مجلس رسيده بود، در جلسه علني ديروز مجلس مورد بررسي قرار گرفت و مهدي دواتگري، حميدرضا طباطبايي و نادر قاضي پور به عنوان مخالف و همچنين علي مطهري، محمد صالح جوکار و داود محمدي به عنوان موافق کليات اين طرح اظهار نظر کردند.
دواتگري؛مخالف
مهدي دواتگري در مخالفت با کليات اين طرح اظهار کرد: در ماده يک طرح پيش بيني شده که کليات اقدامات جراحي براي پيشگيري از بارداري (وازکتومي، توبکتومي) مشمول 2 تا 5 سال حبس مي‌شود. که البته در قانون معلوم نيست اين مجازات در مورد پزشک صورت مي‌گيرد يا کساني که اين عمل روي آنها انجام شده است.وي افزود: براساس آمار وزارت بهداشت در سال 91،3 ميليون و 500 هزار نفر از وزارت بهداشت خدمات پيشگيري از بارداري گرفتند و تنها 3 درصد از اينها عمل جراحي انجام دادند حالا ما داريم براي اين 3 درصد قانون مي‌نويسيم همين باعث مي‌شود اين کار به شکل غيرقانوني در مطب‌ها انجام شود.نماينده‌ي مردم مراغه در مجلس با اشاره به ابلاغ سياست‌هاي جمعيتي از سوي مقام معظم رهبري خاطر نشان کرد: اشاره رهبري احتمالا به قانون تنظيم خانواده و جمعيت است که در سال 72 مصوب شد طبق آن قانون براي فرزند چهارم مرخصي زايمان و حق اولاد در نظر گرفته نمي‌شود ما بايد اين قانون را نسخ کنيم.دواتگري با بيان اينکه نمي‌توان با زور و شلاق و زندان مردم را بچه‌دار کرد، گفت: بايد اقدامات فرهنگي در اين باره انجام شود و از طريق فرهنگ سازي، خانواده‌ها را تشويق کنيم و مشکلات مربوط به ازدواج و مسکن را حل کنيم.
مطهري؛ موافق
علي مطهري که به عنوان موافق کليات اين طرح سخن مي‌گفت باتاکيد برضرورت انجام اقدامات فرهنگي براي افزايش نرخ باروري و پيشگيري از کاهش رشد جمعيت اظهار کرد: ما هم قبول داريم که اين مساله بيش از اين که جنبه‌ي اقتصادي داشته باشد جنبه‌ي فرهنگي دارد و مردم بايد با اراده خود اين کار را انجام دهد.وي اضافه کرد: مساله عقيم کردن از سال 68 و به دنبال طرح کاهش جمعيت در کشور ما رايج شد.در همان زمان فتواي امام(ره) به صراحت تاکيد داشت که اگر عقيم کردن مرد و يا بستن لوله هاي زن به گونه‌اي باشد که قابل بازگشت باشد، جايز است و در غير اين صورت حرام است. اين در حالي است که تعداد افرادي که معتقدند اين کار اساسا قابل بازگشت نيست کم نبودند. بنابراين از همان ابتدا طبق فتواي امام(ره) عمل نشد و حتي گاهي خانمي که فرزند چهارم خود را به دنيا آورده بود دربيمارستان بدون اطلاع او را عقيم مي‌کردند.مطهري با بيان اينکه نرخ باروري در کشور در دهه 60، 6 بوده ادامه داد: در آن زمان متوسط تعداد فرزند خانواده‌ها 6 فرزند بوده و قرار بود با تنظيم خانواده به 4 برسيم که در سال 72 اين اتفاق افتاد اما از سال 72 به بعد در اين زمينه غفلت شد و اکنون نرخ باروري 1.6 است که بسيار پايين‌تر از استاندارد جهاني است در حالي که نرخ باروري کمتر از 2.1 خط قرمز است و به اين معناست که جمعيت کشور به سوي پير شدن در حال حرکت است.
طباطبايي؛ مخالف
سيد حميد رضا طباطبايي که به عنوان ديگر مخالف کليات اين طرح سخن مي‌گفت، با ضروري خواندن افزايش جمعيت بر اساس هدف گذاري مقام معظم رهبري اظهار کرد: اين طرح اشکالات اساسي دارد به ويژه اين که نظر مجلس اين است که در افزايش جمعيت به کيفيت جمعيت توجه شود.نماينده مردم نايين در مجلس ادامه داد: عقيم کردن افراد و جلوگيري از بارداري در زماني اتفاق مي‌افتد که افراد داراي بيماريهاي صعب‌العلاج مثل ايدز و هپاتيت هستند و بيم اين مي‌رود که اين بيماري به نسل بعد منتقل شود يا کساني که سن بالا دارند و احتمال خطر معلوليت جسمي و ذهني فرزندشان بالا است که در اين صورت عقيم سازي اين افراد کمک مي‌کند نسل آينده سالم‌تر باشد.وي ادامه داد: کجا فتاواي مشهور علما اين بوده که عقيم کردن حرام است؟ ضمن اين که نبايد براي هر حرام شرعي مجازات تعيين کرد.اين عضو کميسيون حقوقي و قضايي مجلس به پيش بيني مجازات حبس 2 تا 5 سال براي عقيم سازي در اين طرح اشاره کرد و گفت: قرار بوده سياست ما کاهش عناوين مجرمانه و کاهش استفاده از مجازات حبس باشد.طباطبايي در پايان گفت: تصويب مجازات براي کاري که دليل و حجيت شرعي بر حرمت آن نداريم، خلاف سياست‌هاي کلي نظام است.
جوکار؛ موافق
محمد صالح جوکار ديگر موافق کليات اين طرح با اشاره به بالا بودن ميزان رشد جمعيت در سال 68اظهارکرد: در آن زمان دولت وقت در راستاي کنترل جمعيت و با بسيج کردن دستگاههاي فرهنگي و تبليغي خطر انفجار جمعيت را کنترل کرد که بر اساس سياست‌هاي کلي بود اما قانون تنظيم خانواده همچنان در دستور کار ماند تا به جايي رسيديم که احساس خطر کرديم. با روند فعلي در 80 سال آينده جمعيت ايران 31 ميليون نفري خواهد بود که 47 درصد اين جمعيت بالاي 60 سال خواهند بود.نماينده مردم يزد با اشاره به تشويق باردار شدن در کشورهاي غربي خاطر نشان کرد: اين خطاست که ما قانوني براي تسهيل جلوگيري از بارداري داشته باشيم. روندفعلي جايگزيني جمعيت در کشور هم منطقي نيست و بر اساس ضوابط و قانون شرع هم جلوگيري از جمعيت به اين روش صحيح نيست.
قاضي پور؛ مخالف
نادر قاضي‌پور ديگر مخالف کليات اين طرح اظهار کرد: هم اکنون تامين اجتماعي به فرزند چهارم دفترچه خدمات درماني نمي‌دهد و اگر براي لغو اين قانون فعلي اقدام نشود اين طرح ابتر است. ضمن اين که وزير بهداشت هم در برنامه‌ي سلامت اصلاحي در اين رابطه انجام نداده است.نماينده مردم اروميه در مجلس اضافه کرد: در صورت تصويب اين طرح ما شاهد سفسطه بازي پزشکان خواهيم بود. که اگر اين فرد باردار شود ديسک کمر مي‌گيرد، بيمار خواهد شد و يا زيبايي‌اش را از دست مي‌دهد.وي در پايان با بيان اين که هدف اصلي تغيير سياست‌هاي گذشته و افزايش جمعيت است خاطر نشان کرد: 14 روش براي کنترل جمعيت وجود دارد که در اين طرح تنها براي يک روش که عمل جراحي است مجازات تعيين شده است.
محمدي؛ موافق
داود محمدي موافق ديگر کليات اين طرح با بيان اين که سياست‌هاي ابلاغي رهبري بهترين تدبير براي جلوگيري از سالخوردي جمعيت اظهار کرد: شرايط کشور اقتضاء مي‌کند در سياست‌هاي کاهش جمعيت تجديد نظر شود.وي ادامه داد: من با اين که بايد حبس زدايي شود موافقم اما اين موضوع به معني مخالفت با کليات اين طرح نيست. ما کليات را تصويب مي‌کنيم و بعد در جزئيات اصلاحات لازم ا انجام مي‌دهيم.نماينده مردم قزوين ياد آور شد: اين که گفته مي‌شود چندين راه براي پيشگيري وجود دارد و در قانون فقط به دو راه اشاره شده درست نيست بلکه نام بردن از وازکتومي و توبکتومي در اين طرح جنبه‌ي تمثيلي دارد و قانون گذار آنها را به عنوان نمونه ذکر کرده است.وي در پايان با بيان اين که درطرح افزايش نرخ باروري ضمن افزايش جمعيت به سلامت و ايمني کودکان ومادران نيز توجه شده از نمايندگان خواست به کليات اين طرح راي دهند تا دغدغه‌ي پيري جمعيت رفع شود.
مخالفت نماينده دولت
محمدرضا خباز که به عنوان نماينده‌ي دولت سخن مي‌گفت اظهار کرد: اين طرح واجد ايرادات مختلفي است اگرچه ما هم واقفيم که بعد از ابلاغ سياستهاي جمعيت از سوي رهبري اين موضوع تکليف شرعي است و هم تکليف قانوني است.اما سياست‌هاي ابلاغي رهبري صرفا جنبه‌ي ايجابي دارد و ما بايد موانع بر سر راه فرزند دار شدن را برداريم. از جمله اين که براي فرزند چهارم حق اولاد، مرخصي زايمان و بيمه در نظر گرفته نمي‌شود.وي با بيان اينکه اين طرح تنها به 3 درصد از 97 درصد موضوع جمعيت توجه کرده اظهار کرد: در اين طرح پيش بيني شده که عملهاي جراحي وازکتومي و توبکتومي مجازات 2 تا 5 سال حبس دارد اين باعث مي‌شود افراد بيشتري به زندان بيفتند و گرفتاري‌هاي ديگر ايجادشود؛ ضمن اين که قانون گذاري براي جلوگيري از انجام اين عمل‌ها موجب مي‌شود روش‌هاي زير زميني رواج پيدا کند که آثار نامطلوب بيشتري دارد.خباز با بيان اين که هر سه ماده طرح افزايش نرخ باروري داراي اشکال است خاطر نشان کرد: ماده 1 زندان‌ها را پر مي‌کند، ماده 2 براي دستگاه قضا تعيين تکليف نکرده که افراد به چه کيفري محکوم مي‌شود و ماده 3 بار مالي دارد. لذا ما مي‌خواهيم يا نمايندگان طرح جامع و مانعي بياورند و يا دولت لايحه‌ي جامعي ارائه کندچرا که بايد پيام رهبري را با يک طرح و يا لايحه جامع پاسخ داد.
تصويب کليات طرح
در نهايت نمايندگان با 106 راي موافق، 72 راي مخالف و 8 راي ممتنع از مجموع 207 نماينده حاضر به کليات اين طرح راي دادند.در صورت تصويب جزئيات طرح مجازات 2 تا 5 سال حبس براي انجام عمل‌هاي جراحي جهت پيشگيري از بارداري (وازکتومي و توبکتومي)‌ اعمال خواهد شد.

روزنامه ابتکار




تمرکز تیم ۱۵ نفره برگلوگاه های فساد

 

1392080615480378129264معاون اول رئيس جمهور از تصميمات تازه دولت براي مبارزه با فساد در کشور خبر داد و گفت که 15 نفر از اعضاي دولت بر گلوگاه هاي فساد متمرکز شده اند تا باشناسايي براي رفع اين مشکل بکوشند.

وي همچنين از همکاري تنگاتنگ دولت و قوه قضائيه در پرونده بابک زنجاني، ميلياردر نفتي خبر داد و گفت: همکاري مناسبي بين دستگاه‌هاي اجرايي کشور از جمله وزارت نفت و بانک مرکزي با قوه قضائيه در پروژه بابک زنجاني شکل گرفته است.

به گزارش مهر، اسحاق جهانگيري در حاشيه همايش روز ملي اصناف در جمع خبرنگاران گفت: مبارزه با فساد تصميم راهبردي دولت است، چراکه فساد سيستمي در کشور شکل گرفته و گسترده شده است و بنابراين، بايد قوه مجريه يک سيستم نظارتي را طراحي کند که البته تداخلي با عملکرد قوه قضاييه ندارد.

معاون اول رئيس جمهور گفت: بر اين اساس، تيمي 15 نفره از اعضاي دولت بر روي گلوگاه‌هاي فساد متمرکز شده است تا آنها را شناسايي کرده و براي رفع آن تصميم گيري کنند.

وي تصريح کرد: تمام مواردي که منجر به فسادهاي عمده در سيستم اقتصادي کشور شده، با هماهنگي جدي با قوه قضائيه دنبال خواهد شد و نمونه آن نيز پرونده معروف نفتي است که فردي بيش از 8 تا 9 هزار ميليارد تومان از منابع کشور را در اختيار گرفته است.

وي اظهار داشت: همکاري مناسبي ميان دستگاه هاي اجرايي کشور و قوه قضاييه شکل گرفته تا بتوان اين منابع را از دست فرد مذکور خارج کرد؛ اگرچه وي همچنان در زندان به سر مي برد.

اسحاق جهانگيري پيش از اين گفتگوها در سخناني در اجلاس اين همايش گفت: يکي از برنامه هاي جدي دولت مبارزه با فساد است که بر اين اساس، دستور داده شده تا هر مصوبه اي که از سوي دولت ارائه مي شود، بلافاصله بر روي سايت دولت قرار گيرد، اين درحالي است که متاسفانه افرادي که از رانت‌هاي بيشتري بهره مي گيرند، صدايشان از همه بلندتر است تا رقبايشان را از صحنه خارج کنند.
معاون اول رئيس جمهور افزود: تا به حال به مردم نگفته ايم که در طول سال‌هاي 89 و 90 بيش از 20 ميليارد دلار از پول‌هاي کشور براي مداخله در بازار ارز تخصيص داده شد تا قيمت ارز را پايين بياورند و افرادي دلار 1226 توماني از دولت گرفتند، کالا وارد کردند و علي رغم اينکه کالاهايشان قيمت‌گذاري شده بود اما کالا را با قيمت آزاد عرضه کردند.

وي تصريح کرد: به اين رانت‌ها رسيدگي خواهد شد و دولت مصمم است که با فساد نه با رويکرد شعاري و حرکت سياسي مقابله کند.جهانگيري گفت: يکي از آسيب‌هاي اصلي مبارزه با فساد برخوردهاي شعاري است در حالي که فساد در کشور سيستمي شده و بايد با آن به صورت سيستمي و علمي مبارزه کردند.

معاون اول رئيس جمهور خاطرنشان کرد: دولت مصمم است تا از رکود تورمي خارج شود و بر اين اساس، برنامه هاي زيادي را تدوين کرده است که تشکل‌هاي صنفي نيز مي توانند در اجراي موفق آن تاثير گذار باشند.

وي از اصناف درخواست کرد تا بيش از گذشته ياري رسان دولت باشد و البته نظام هاي توزيع خود را نيز اصلاح کنند.

جهانگيري در ادامه با اشاره به نزديک بودن ماه مبارک رمضان خاطر نشان کرد: در بخش عرضه کالا هيچگونه دغدغه اي نداريم و کالا به اندازه کافي در شبکه توزيع قرار گرفته است که اميدواريم با همت اصناف آرامش بر بازار حاکم شود.

جهانگيري اظهارداشت: براساس تصميم دولت 29 درصد از منابع درآمدهاي نفتي در سال جاري به صندوق توسعه ملي واريز خواهد شد و بر اين اساس، در سال جاري 37 ميليارد دلار کل درآمد نفتي کشور خواهد بود.




استان های کشور به ۵ منطقه تقسیم می شوند

معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور از تقسیم بندی استانهای کشور به 5 منطقه خبر داد .

به گزارش نگاه روز؛ جواد ناصریان در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: یکی از برنامه ها که توسط وزیر کشور ابلاغ شده این بود که بتوانیم استانها را به چند منطقه تقسیم کنیم و استانها از تجربه های یکدیگر بهره بگیرند.

وی ادامه داد: هدف از تقسیم بندی استانها ایجاد هم افزایی، انتقال تجربه ها، تبادل اطلاعات و توسعه منطقه ای بود.

معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور درباره توسعه منطقه ای در میان استانها، گفت: یکی از مهمترین اهداف این بود که به جای توسعه خود استان ها، منطقه ها را توسعه دهیم و این مهم یکی از اولویت ها به حساب می آید.

ناصریان یاد آور شد: تشکیل 5 منطقه باعث شد تا به جای آنکه استانها مسیر طولانی را طی کرده و برای رفع مشکلات به تهران بیایند موضوعات مشترک خود را با استان های همجوار مطرح کنند و راه حل مناسب را بیاندیشند.

وی اضافه کرد: در منطقه بندی استان های کشور به همجواری، محل جغرافیایی و اشتراکات توجه شده است.

به گزارش نگاه رو ؛  معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور در خصوص جلسات استان های تقسیم شده به 5 منطقه در کشور گفت: این جلسات هر 2 ماه یک بار و به صورت چرخشی در استان های زیر مجموعه هر منطقه برگزار می شود؛ در هر جلسه استاندار استان میزبان ریاست جلسه را برعهده دارد.

ناصریان تصریح کرد: هر منطقه یک دبیرخانه ثابت در استان درجه یک گروه دارد و دبیر خانه ای هم در دفتر ستاد مرکزی(وزارت کشور) تشکیل شده است.

معاون وزیر کشور 5 منطقه را بدین شرح اعلام کرد:

منطقه 1: استانهای تهران، قزوین، مازندران، سمنان ، گلستان، البرز و قم.

منطقه 2:استانهای اصفهان، فارس، بوشهر، چهار محال بختیاری، هرمزگان و کهکیلویه و بویراحمد.

منطقه 3: آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان، گیلان و کردستان.

منطقه 4: کرمانشاه، ایلام، لرستان، همدان، مرکزی و خوزستان.

منطقه 5: خراسان رضوی، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان.

معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور با اعلام این مناطق و اسامی استان ها، گفت: دبیرثابت هر کدام از این مناطق تهران، اصفهان،آذربایجان شرقی، کرمانشاه و خراسان رضوی هستند.

ناصریان زمان جلسات منطقه ای را هر دو ماه دانست و گفت: البته بر حسب ضرورت و فوریت شاید این جلسات زودتر برگزار شود که بستگی به خود استانها و شرایط آنها دارد.

وی اضافه کرد: جلسات مناطق کشور از سال گذشته آغاز شده و در سطح استانداران برگزار شد که البته این کارگروههای منطقه ای در سطح معاونین و مدیران کل نیز برگزار می شود.

معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور خاطر نشان کرد: این منطقه بندی استان ها درجهت هم اندیشی برای مسایل اقتصادی منطقه ، ایجاد هماهنگی در اجرای سیاست های عمومی دولت، ایجاد وحدت رویه در اجرای قوانین و مقررات منطقه ، ایجاد تعامل میان ستاد و مناطق و به منظور تبادل تجربه ها است.

ناصریان همچنین خاطر نشان کرد: در کنار این کارگروه های منطقه ای، 5 کارگروه تخصصی هم بر اساس دستور وزیر کشور ایجاد شده که معاونان وزیر در هر کدام از کارگروه ها مسوولیت دارند.

معاون وزیر کشور اظها داشت: کارگروه تولید، سرمایه گذاری ، توسعه منطقه ای، مرز و تحول اداری تشکیل شده و برنامه های آن نیز در حال اجرا است.




زمان واریز سهمیه بنزین سفر اعلام شد

بر خلاف پیش بینی مسئولان وزارت نفت، با برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال مصرف بنزین ایران به جای افزایش در پایان خرداد ماه کاهش یافته است.

به گزارش نگاه روز؛ برگزاری مسابقات فوتبال جام جهانی فوتبال در برزیل منجر به کاهش موقتی مصرف بنزین ایران در آستانه فصل تابستان و آغاز سفرهای تابستانی مردم شده است.

آمارهای شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران نشان می‌دهد که پس از اوج گیری متوسط مصرف روزانه بنزین کشور به مرز 70 میلیون لیتر در هفته های ابتدایی خرداد ماه در آستانه فصل تابستان مصرف این فرآورده استراتژیک نفتی بار دیگر روندی کاهشی در پیش گرفته است.

از این رو در حالی مسئولان شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی خود را برای جهش دوباره مصرف بنزین در هفته پایانی خرداد ماه آماده می کردند، متوسط مصرف بنزین به جای عبور از مرز 70 میلیون لیتر در روز به حدود 68 میلیون لیتر در روز کاهش یافته است.

عباس کاظمی معاون وزیر نفت پیش از آغاز مسابقات جام جهانی فوتبال در گفتگو با مهر با پیش بینی جهش مجدد مصرف بنزین کشور در آستانه فصل تابستان و پیش از آغاز ماه مبارک رمضان، گفته بود: به منظور تامین سوخت سفرهای تابستانی مردم، ذخیره سازی مطمئن بنزین در انبارهای نفت کشور انجام گرفته است.

با این وجود پیش بینی می شود با توجه به همزمان برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال و ماه مبارک رمضان، از اواسط مرداد ماه تا پایان شهریور ماه سال جاری کشور با یک سونامی و جهش بزرگ مصرف بنزین روبرو خواهد شد.

متوسط مصرف بنزین کشور در حالی از هفته گذشته در مقایسه با هفته های ابتدایی خرداد ماه روندی کاهشی به خود گرفته است که اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها و افزایش قیمت این فرآورده پرطرفدار نفتی به لیتری 1000 تومان تاثیری در کاهش مصرف نداشته است.

سال گذشته متوسط رشد مصرف بنزین در کشور حدود هشت درصد بود با این وجود پیش بینی مسئولان وزارت نفت این است که امسال با اصلاح قیمت حامل های انرژی رشد مصرف بنزین حدود چهار درصد باشد.

سهمیه بنزین سفر امشب واریز می شود
به گزارش مهر، 60 لیتر سهمیه بنزین نیمه یارانه‌ای خودروهای شخصی با قیمت 700 تومان تا ساعت 24 امشب شنبه 31 خرداد ماه در کارت های هوشمند سوخت خودروها واریز خواهد شد.

علاوه بر این، در اولین ماه فصل تابستان سال جاری 300 لیتر سهمیه بنزین آزاد با نرخ 1000 تومان در کارت‌های سوخت خودروها واریز می‌شود که با پایان یافتن سهمیه 700 تومانی قابل استفاده خواهد بود.

همچنین سهمیه 700 تومانی واریز شده به کارت‌های هوشمند سوخت هم در حالی از امشب قابل برداشت است که ذخیره بنزین 400 تومانی کارت‌های هوشمند سوخت خودروهای شخصی به پایان رسیده باشد.

با این وجود مردم می توانند با استفاده از کارت جایگاهداران بنزین را با قیمت 1000 تومانی از پمپ بنزین‌های سراسر کشور خریداری کنند.

هم اکنون گازوئیل یارانه ای هر لیتر 250 تومان، بنزین سهمیه ای هر لیتر 700 تومان، بنزین آزاد هر لیتر 1000 تومان، بنزین سوپر سهمیه‌ای هر لیتر800 تومان، بنزین سوپر آزاد هر لیتر 1100 تومان و قیمت بنزین تحویلی به خودروهای دولتی هر لیتر 1000 تومان در جایگاه ها عرضه می‌شود.

شرکت ملی پالایش و پخش نفتی هم اخیرا اعلام کرده است: سهمیه های 400 تومانی باقیمانده در کارت های سوخت خودروهای سواری شخصی و موتورسیکلت ها کماکان معتبر بوده است و دارندگان کارت های سوخت می توانند این سهمیه‌ها را با همان نرخ 400 تومانی قبلی از جایگاه‌ها دریافت کنند.

کاظمی مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی همچنین با بیان اینکه تاکنون هیچگونه محدودیت زمانی برای مصرف بنزین ذخیره شده در کارت‌های هوشمند سوخت خودروها تعریف نشده است، گفته است: مردم پس از مصرف بنزین 400 تومانی، می توانند از ذخیره بنزین 700 و سپس 1000 تومانی کارت‌ها استفاده کنند.

سید محسن روحانی مدیر سامانه هوشمند سوخت شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران هم در گفتگو با مهر با اشاره به کاهش قابل توجه ذخیره بنزین 400 تومانی کارت‌های هوشمند سوخت، اعلام کرد: فعلا هیچ برنامه زمان بندی برای مصرف بنزین 400 تومانی کارت‌های سوخت تعریف نشده است.

اروم نیوز




سوال‌های بی‌جواب قاضی‌پور از خودروسازان

Untitledخودروسازان پاسخ دهند پول مسافرت های خارجی ،پاداش های میلیونی آن هم در این شرایط از کجا می آید؟سوال‌های بی‌جواب قاضی‌پور از خودروسازان

ناظر شورای رقابت گفت: دستورالعمل‌های اعلام شده توسط شورای رقابت باید از طرف خودروسازان به هرشکل اجرا شود و در صورت عملیاتی نکردن این قیمت‌ها، قانون با آنها برخورد می‌کند.

به گزارش نگاه روز، نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه در مجلس شوررای اسلامی در گفتگو با خبرنگار بازار خبر در پاسخ به این سوال که به نظر می رسد دعوای بین خودروسازان و شورای رقابت دعوای صوری است و هدف از این جنجال‌ها افزایش قیمت‌ها و تحقق اهداف خودروسازان است، گفت: اینکه دعوای صوری بین خودروسازان و شورای رقابت ایجاد شده است مهم نیست،‌ مسئله مهم این است که قیمت‌گذاری انجام شده و هر آنچه که از طرف شورای رقابت اعلام می‌شود باید بدون چون و چرا از طرف خودروسازان انجام شود.

عضو ناظر شورای رقابت در توضیح این مطلب که در صورت اعمال نشدن قیمت‌ها از طرف خودروسازان چه برخوردی با آن‌ها صورت می‌گیرد، عنوان کرد: خودروسازان باید به قانون احترام بگذارند، از طرفی اگر مشاهده شود که خودروسازان به دستورالعمل شورای رقابت اهمیت نداده‌اند مطمئن باشند که از طریق جریمه شورای رقابت و تعزیرات حکومتی با آنها برخورد خواهد شد.

قاضی‌پوردر ادامه گفت: نکات مبهمی در کار خودروسازان وجود دارد که باید از طرف آنان شفاف سازی شود؛ برای مثال میزان تولید ماهیانه مشخص شود؛ همچنین درمورد اینکه طرح پیش‌فروش خودروها چگونه است که سالیانه فقط تعدادی دلال می‌توانند در پیش فروش‌ها ثبت نام کنند.

وی درباره ادعای خودروسازان مبنی بر ضررهای کلان آن‌ها به دلیل پایین بودن قیمت خودرو،‌ افزود: متاسفانه طمع خودروسازان، بلای جان آنها شده است. از یک طرف می‌گویند ما میلیاردها تومان ضرر کرده‌ایم از طرف دیگر پاداش‌های میلیونی (کلان) به هیئت مدیره تعلق می‌گیرد؛ این مبالغ از کجا می‌آید؟

عضو ناظر شورای رقابت همچنین به دریافتی‌های بالای خودروسازان اشاره کرد و گفت:خودروسازان در طول سال‌های گذشته هزینه‌های جانبی و بی‌دلیل زیادی داشته اند که جای سوال دارد؛ برای مثال هزینه‌های مربوط به سفرهای خارجی آنها که به دفعات صورت گرفته است .

شفاف سازی ها باید زودتر صورت بگیرد

نماینده مجلس شورای اسلامی همچنین با اشاره به عدم انضباط مالی خودروسازان گفت: مردم درحال حاضر پول اضافی بابت سو مدیریت خودروسازان می‌پردازند.

قاضی‌پور یکی دیگر از نکات مبهم در عملکرد خودروسازان را، خرید سهام از بانک‌ها دانست و تصریح کرد: با وجود این شرایط بحرانی که در صنعت خودروسازی وجود دارد، باید مشخص شود برای چه کسانی این سهام خریداری شده است و یا اینکه هر کدام از این آقایان چندین شرکت دارند که سالیانه چند صدمیلیون برای این شرکت ها هزینه می شود و افرادی در این شرکت ها کار می‌کنند که ماهیانه حقوق های میلیونی بیهوده دریافت می کنند؛  این کار هم به لحاظ شرعی و قانونی درست نیست.

این عضو ناظر شورای رقابت در پایان تاکید کرد: دستورالعمل های اعلام شده توسط شورای رقابت باید از طرف خودروسازان به هرشکل اجرا شود و در صورت عملیاتی نکردن این قیمت ها با قانون با آنها برخورد خواهد شد.




افزایش ۲۳ درصد قیمت گوشت مرغ در یک سال

Untitledبانک مرکزی در گزارش خرده فروشی موادغذایی از افزایش قیمت 9 گروه کالایی در یکسال اخیر خبرداد و اعلام کرد: در هفته منتهی به 23 / 3 / 93 قیمت 5 گروه کالایی لبنیات، تخم مرغ، برنج، گوشت مرغ و قند و شکر افزایش، نرخ دو گروه کالایی میوه و سبزی‌های تازه کاهش و 4 گروه کالایی حبوب، گوشت قرمز، چای و روغن نباتی ثابت مانده است.

به گزارش نگاه روز، بانک مرکزی گزارش متوسط قیمت خرده فروشی برخی از مواد خوراکی در تهران در هفته منتهی به 23 / 3 / 93 را اعلام کرد که بر اساس آن قیمت 5 گروه کالایی افزایش، دو گروه کالایی کاهش و 4 گروه کالایی ثابت مانده است.

1و 2- لبنیات و تخم مرغ

در هفته مورد گزارش، در گروه لبنیات قیمت پنیر پاستوریزه و کره پاستوریزه به ترتیب معادل 0.2 درصد و 0.6 درصد نسبت به هفته قبل افزایش یافت و بهای سایر اقلام این گروه بدون تغییر بود. قیمت تخم مرغ معادل 2.9 درصد افزایش داشت و شانه ای 68000 الی 92000 ریال فروش رفت.

3و4- برنج و حبوب

در این هفته در گروه برنج، بهای برنج داخله درجه یک معادل0.1 درصد افزایش یافت و قیمت برنج داخله درجه دو ثابت بود. در گروه حبوب، بهای نخود، عدس و لوبیا سفید هر یک معادل 0.1 درصد افزایش داشت و قیمت سار اقلام این گروه بدون تغییر بود.

5و 6 – میوه های و سبزی های تازه

در هفته مورد بررسی، در میادین زیر نظر شهرداری لیمو شیرین عرضه کمی داشت ولی سایر اقلام میوه و سبزی تازه که تعدادی از آنها از نظر کیفی در سطح پائینی قرار داشتند، به نرخ مصوب سازمان میادین میوه و تره بار عرضه می گردید.

میوه فروشی های سطح شهر اقلام مرغوب میوه و سبزی تازه را عرضه می نمودند که در گروه میوه های تازه بهای پرتقال درجه یک معادل 6.0 درصد، لیمو شیرین 6.4 درصد و زردآلو 5.1 درصد افزایش ولی قیمت سایر اقلام این گروه بین 1.7 درصد تا 24.2 درصد کاهش یافت. در گروه سبزی های تازه بهای پیاز و سبزی های برگی ثابت بود.

قیمت سیب زمینی معادل 10.4 درصد افزایش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 0.3 درصد تا 5.8 درصد کاهش داشت.

7و8 – گوشت قرمز و گوشت مرغ

در هفته مورد گزارش قیمت گوشت گوسفند و گوشت تازه گاو و گوساله بدون تغییر بود و بهای گوشت مرغ معادل 4.2 درصد افزایش یافت.

9، 10 و 11- قند، شکر ، چای و روغن نباتی

دراین هفته قیمت قند معادل 0.4 درصد و شکر 0.2 درصد افزایش داشت و بهای چای خارجی و انواع روغن نباتی ثابت بود.

تغییرات قیمتی در یکماه اخیر

همچنین قیمت گروه لبنیات در هفته منتهی به 23 خردادماه امسال در مقایسه با هفته مشابه ماه قبل0.2  درصد، تخم مرغ 13.3 درصد، گوشت مرغ 9.2 درصد، قند و شکر 0.3 درصد و چای 0.1 درصد افزایش، قیمت برنج 0.4 درصد، حبوب 2.9 درصد، میوه های تازه 11 درصد، سبزی های تازه 11.3 درصد و گوشت قرمز 0.2 درصد کاهش یافت، اما قیمت روغن نباتی ثابت بود.

تغییرات قیمتی در یکسال گذشته

بانک مرکزی در این گزارش از افزایش 12.7 درصدی قیمت گروه لبنیات، 5.4 درصدی برنج، 24.2 درصدی میوه های تازه، 6.3 درصدی گوشت قرمز، 23.4 درصدی گوشت مرغ، 9.3 درصدی قند و شکر، 0.3 درصدی قیمت چای و 3.9 درصدی قیمت روغن نباتی در یکسال منتهی به 23 خردادماه جاری خبرداد  اعلام کرد: قیمت گروه سبزی های تازه 2.4 درصد و حبوب 8.9 درصد و تخم مرغ 1.4 درصد کاهش یافته است.

بازار خبر




قیمت پراید تا ۴ میلیون جای کاهش دارد

Untitledرئیس هیئت تحقیق و تفحص صنعت خودروسازی گفت: اگر انضباط مالی به درستی پیاده شود، خودروهایی مانند پراید تا ۴ میلیون تومان و خودروهای گران قیمت ما شاید ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان جای کاهش قیمت دارد.

به گزارش نگاه روز، علی علیلو در برنامه گفتگوی ویژه خبری سه شنبه شب شبکه دو سیما گفت: نباید مسئول یا متولی قیمت گذاری تعیین کنیم زیرا اقتصاد جهان آن قدر پیشرفت کرده که بازار، رضایتمندی، کیفیت و در یک کلام رقابت تعیین کننده قیمت است و وظیفه شورای رقابت ایجاد و حفظ فضای رقابتی و رفع موانع انحصار است.

وی با تاکید بر اینکه انحصار، سم رقابت سالم است گفت: صنعت  خودروسازی ایران انحصاری است.
علیلو با انتقاد از عملکرد شورای رقابت افزود: چرا این شورا انحصار شکنی نکرده است.

وی ادامه داد: وقتی دولت، سهامدار شرکت های خودروسازی از جمله ایران خودرو و سایپاست قطعا ابتدا به سود و زیان خود فکر می کند و سپس به رقابت می اندیشد.

علیلو تاکید کرد: برای رسیدن به قیمت گذاری با ثبات و واقعی باید عناصر اصلی قیمت گذاری برای خودرو  اصلاح شود.

نماینده مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی افزود: اکنون قیمت تمام شده برای خودرو در کارخانه واقعی نیست و شورای رقابت بر اساس قیمت هایی که خود خودروسازان برای قطعات اعلام می کنند، قیمت گذاری می کند.

علیلو در پاسخ  به این پرسش که چرا مجلس شورای اسلامی نظارت نمی کند گفت : وارد نظارت شدیم اما موارد نظارتی زیاد است و مجلس فرصت کافی ندارد.

وی افزود: بر اساس مطالعات، هزینه های مالی بهترین خودروسازها در جهان که بهترین انضباط مالی را دارد یک و نیم درصد و بدترین آن هم چهار و نیم درصد است اما هزینه های مالی خودروسازان در کشور ما 13 تا 15 درصد است.

رئیس هیئت تحقیق و تفحص صنعت خودروسازی ادامه داد: هزینه های سربار استاندارد هم در دنیا 7 تا 8 درصد است اما در شرکت های خودروسازهای ما تا 25 درصد است و خودروسازان این هزینه های اضافی را روی قیمت تمام شده اتومبیل می کشند.

علیلو افزود: اگر انضباط مالی به درستی پیاده شود، خودروهایی مانند پراید تا 4 میلیون تومان و خودروهای گران قیمت ما شاید 10 تا 15 میلیون تومان جای کاهش قیمت دارد.

وی با اشاره تلویحی به وجود مافیا در بازار خودرو و لزوم مبارزه با آن گفت: عزم جدی مجلس این است که تحقیق و تفحص از خودروسازان به بایگانی نرود.

رئیس هیئت تحقیق و تفحص صنعت خودروسازی افزود: یکی از اصول اقتصاد مقاومتی ، مردم محوری است اما حدود 35 سال است که در کشور ما دولت ها، این بنگاه اقتصادی خودروسازی را به بنگاه  سیاسی تبدیل کرده اند.

علیلو با بیان اینکه در صنایع خودروسازی کشورمان به ازای هر2 نفر نیروی کاری یک نفر نیروی ستادی داریم گفت: با این بهره وری ، قیمت ها کاهش نمی یابد.

وی تاکید کرد: دولت باید دست مالکیتی اش را از صنعت بردارد و نگاه حاکمیتی خود را حفظ کند و تا زمانی که این دست مالکیت را برندارد نمی تواند به درستی نظارت و ایفای نقش کند.

رئیس هیئت تحقیق و تفحص صنعت خودروسازی گفت: مجلس شورای اسلامی و دولت باید عزم را جزم و در یک مدت زمان مشخص پایه صنعت را اصلاح کنند.

علیلو افزود: نمی گویم شورای رقابت وابسته به قوه ای است بلکه منظورم این است این شورا چرا در این سالها نیامده و اصل انحصار را از بین نبرده است؟  .

وی ادامه داد: وظیفه اصلی شورای رقابت، ایجاد ، حفظ رقابت و رفع انحصارهاست نه تعیین قیمت.
رئیس هیئت تحقیق و تفحص صنعت خودروسازی گفت: پیشنهاد دادیم تعرفه های خودرو پایین بیاید تا رقابت با خودرو های خارجی انجام شود اما موافقت نکردند.

علیلو افزود: دولت در یک شرکت خودروسازی حدود 36 تا 37 درصد و در شرکت خودروسازی دیگر حدود 26 تا 27 درصد سهام  مدیریتی دارد.

وی گفت: دولت باید صد در صد سهام خود را در شرکت های خودروسازی واگذار کند و شورای رقابت نیز باید برنامه ای برای از بین بردن انحصار داشته باشد .

تسنیم