1

آیا کودک شما بیش فعال است؟

59649645به گزارش پایگاه خبری نگاه ( نگاه روز)، يک روانشناس کودک گفت: آموزش‌هاي بيش از حد به کودکان باعث نابودي کودکان مي‌شود و در حال حاضر در تمام دنيا آموزش‌هاي رسمي براي کودکان زير شش سال منسوخ شده است.

مهدي بياتي گفت: کودکان نبايد تحت آموزش‌هاي رسمي و مستقيم قرار گيرند زيرا اين امر باعث فاصله گرفتن کودک از کودکي‌اش مي‌شود.

وي در اين باره تصريح کرد: کودکي که از کودکي خود فاصله بگيرد و لذت کودکي را تجربه نکند، در نوجواني و بزرگسالي به دنبال جبران عقده‌هاي انباشته شده خود در دوران کودکي گرايش مي‌يابد.

بياتي ضمن اشاره به اينکه در گذشته فضاي خانه‌ها بزرگ و امکان تحرک و بازي براي کودکان فراهم بود، گفت: در گذشته به علت بزرگ‌تر بودن فضاي خانه‌ها فعاليت کودکان خيلي به چشم نمي‌آمد در حالي که در حال حاضر به دليل آپارتماني و کوچک شدن فضاي منازل، کودکان با انجام کوچک‌ترين تحرکي مورد سرزنش قرار گرفته و برچسب بيش فعال مي‌گيرند.

اين روانشناس در اين خصوص تشريح کرد: پيش‌فعالي و hyperactive دو مقوله متفاوت است در حالي که اغلب اين دو موضوع متفاوت نزد عوام يکسان تلقي مي‌شود.

وي درخصوص تفاوت اين دو مساله گفت: hyperactive کساني هستند که بيش از همه فعاليت داشته اما قدرت تمرکز خوبي دارند در حالي که پيش‌فعال‌ها علاوه بر اينکه فعاليت بيش از حد دارند، قدرت تمرکز هم ندارند.

وي ادامه داد: بيش فعال‌ها به هيچ عنوان نمي‌توانند يک جا ثابت بمانند در حالي که در خانه مي‌توانند بازي‌هاي کامپيوتري، نقاشي و اقداماتي از اين دست داشته باشند.

وي در اين خصوص ادامه داد: اگر براي مثال کودک نمي‌تواند در مهدکودک بنشيند در حالي که در خانه اين رفتارها را ندارد به هيچ عنوان نمي‌توان گفت بيش فعال است زيرا بيش فعال‌ها بيش از 2، 3 دقيقه قادر به کنترل خود نيستند.
وي همچنين ضمن اشاره به اين موضوع که همواره در طول تاريخ افراد موفق کساني بودند که کودکي متفاوتي داشتند و اين تفاوت‌ها مبني بر بي‌ادبي، ناتواني و… نيست، اظهار کرد: در حال حاضر والدين به دليل تک فرزندي، نگراني و دغدغه‌اي بيش از حد داشته و عمدتا براي جلوگيري از آسيب کودک و تربيت صحيح آن، اقدام به کنترل بيش از حد کودک خود مي‌کنند.

وي در اين باره تصريح کرد: والدين که با کنترل بيش از حد کودک تصور مي‌کنند که کودک موفقي تربيت خواهند کرد، در حالي که کنترل بيش از حد کودک دقيقا نقطه مقابل خلاقيت و موفقيت کودک است.

وي در اين باره تصريح کرد: کودکاني که کارهاي تکراري انجام مي‌دهند و دائما در حال تکرار فعاليت‌هاي يکسان و مشابه هستند خلاقيت کمتري داشته در حالي که به کودکان که واقعا در حال کنجکاوي هستند اگر فرصت بروز هيجانات داده شود، انسان‌ها موفقي مي‌شوند.

اين روانشناس همچنين ضمن بيان اينکه کارمندان عموما افراد خلاقي نيستند زيرا مي‌توانند از 8 صبح تا 4 بعدازظهر در محيطي ثابت کار کرده و در نهايت منتظر بازنشستگي و بيمه و.. عوامل اين چنيني باشند، گفت: انسان‌هاي موفق کساني هستند که در زندگي‌شان از فضاي ثابت و راکد فاصله مي‌گيرند.

وي در اين خصوص افزود: بايد بدانيم انسان‌هايي که فعاليت بيش از حد يا مختلف دارند بالاخص کودکان زير 6 سال نشانه اختلال يا hyperactive بودن، نيست.

وي همچنين عنوان کرد: بيش فعالي اختلال است در حالي که بسياري از کساني که ما تصور مي‌کنيم بيش فعال هستند در واقع بيش فعال نبوده و بايد بدانيم اگر اثبات شود که کودک داراي اختلال بيش فعالي است، راه‌حل آن در سن پيش از دبستان قرص‌درماني نيست، بلکه رفتاردرماني است.

وي ادامه داد: اگر با اين کودکان مدارا شود مي‌توانند در آينده موفق شوند و اگر با آنها مدارا نشود، ممکن است در آينده به انسان‌هاي وحشتناک و بزهکار تبديل شوند.

وي همچنين خاطرنشان کرد: hyperactive هم اگر شدت خيلي زيادي داشته باشد به طوري که باعث آسيب رساندن به ديگران شود اختلال است، بايد بدانيم شدت اينها با هم خيلي متفاوت است.

وي درخصوص اينکه به اشتباه به بسياري از کودکان انگ بيش فعالي زده مي‌شود، گفت: 80 درصد کساني که ما فکر مي‌کنيم بيش فعال هستند، در واقع نيستند و ما چون بي حوصله‌ايم، خسته‌ايم و اعصاب نداريم سريع برچسب بيش فعالي به کودک مي‌زنيم براي مثال قرص ريتالين مي‌دهيم و ما بايد بدانيم که بايد استرس را از کودکان بگيريم نه به آنها برچسب بزنيم و استرس بدهيم.

بياتي ضمن اشاره به اينکه بايد به کودکان فرصت تخليه هيجانات و انرژي‌ها را داد، گفت: زماني که فرد در کودکي تخليه شود حتي اگر بسيار پر تحرک باشد درزمان بزرگسالي نسبتا آرام مي‌شود اما برعکس وقتي که به فرد در کودکي اجازه تحرک داده نمي‌شود، در بزرگسالي آن را جبران مي‌کند.

وي ادامه داد: وقتي کودک در کودکي تخليه هيجاني شده باشد باعث مي‌شود در بزرگسالي آرام‌تر شود زيرا نيازهاي آن در کودکي برطرف شدن است، اما سرکوب کردن نيازهاي کودک باعث ايجاد مشکلات بسيار زياد آن در بزرگسالي مي‌شود.

بياتي همچنين به اين نکته که تمام روانشناسان معتقدند که تمام مشکلات دوره بزرگسالي ريشه در کودکي دارد، گفت: مهم‌ترين آن از لحظه متولد تا پايان شش سالگي است زيرا اين دوره سني هم مي‌تواند آسيب زننده باشد و هم کمک کننده زيرا 60 درصد از شخصيت کودک در زير شش سال و 20 درصد تا پايان دبستان و 20 درصد آن هم به سختي در بزرگسالي شکل مي‌گيرد.

وي همچنين عنوان کرد: مقابله با اختلال بيش فعالي در حوزه خانواده نيست و کار تخصصي مشاور کودک است و والدين بايد از دارو درماني بپرهيزند و در واقع بايد مشاور کودک و تشخيص خود راهکارهايي به والدين داده تا کودک بيش فعال کنترل شود.

وي همچنين تاکيد کرد: تشخيص بيش فعالي و همچنين ساير اختلالات براي سنين زير شش سال بسيار سخت بوده و قابل تشخيص نيست و نمي‌توان به گفته يک روانشناس اکتفا کرد زيرا ما نمي‌توانيم سريع به کودکان برچسب اختلال رواني بزنيم.

وي ادامه داد: اگر کودک بيش فعال در کودکي با يک مشاور کودک ارتباط بگيرد و از طريق ورزش و تغذيه و کنترل بازي در کامپيوتر و… در واقع رفتار کودک ساماندهي و رفتار درماني شود، بدون مصرف دارو مي‌توان رفتار وي را کنترل کرد.

بياتي همچنين در ارتباط با اينکه تعابير والدين از رفتارهاي کودکان عمدتا به اين شکل است که کودک دچار مشکلات عاطفي و… بوده آنان را نزد روانپزشک و روانشناس مي‌برند، گفت: اين امر باعث مي‌شود که کودک تحت دارودرماني قرار گرفته و قرص‌هاي آرامبخش مانند ريتالين مصرف کند در حالي که بايد بدانيم با اينگونه رفتارها باعث مي‌شويم کودک مثل مرغ ماشيني رشد کند.

وي در ارتباط با اين باور غلط والدين درخصوص کودکان بايد “حرف گوش کن” باشند، گفت: والدين گمان مي‌کنند کودکان بايد حرف آنان را گوش کنند در حالي که قرار نيست کودک زير شش سال حرف کسي را گوش دهد، بلکه والدين بايد از زاويه ديد کودک دنيا را ببينند و اگر بخواهيم کودک را خوب تربيت کنيم، بايد همانند کودکان و از زاويه ديد آنها ببينيم.