1

چرا فوتبال مثل والیبال و کشتی موفق نیست؟

22155مي‌گويند فوتبال جنگ زمان صلح است و مي‌گوييم کاش چنين نبود. براي درک چرايي اين خواسته کافي است آرامش واليبال را در انتخاب ولاسکو يا آمدن کواچ ببينيد و آن را با تلاش براي تمديد قرارداد کي‌روش مقايسه کنيد و ببينيد که براي آن قرارداد واليبالي‌ها تصميم مي‌گيرند و براي اين قرارداد فوتبالي‌ها ته صف تصميم‌سازان هستند!

آنچه در ورزشگاه بلو هوريزنته و مقابل آرژانتين رقم خورد در واقع نماي کاملي از استعداد فوتبال ايران بود که مقابل لئومسي و هيگواين و ماسکرانو و همه بزرگان فوتبال دنيا به نمايش جهاني رسيد.در آن ديدار شيران پارسي کاري کردند که نايب قهرمان جهان مات و مبهوت مانده بود. البته که مسي تير آخر را زد اما ايران آنقدر عالي بود که آن شب با وجود شکست برخي از مردم ايران به خيابانها ريختند. شايد براي ضربه سر دژاگه بود، شايد براي پنالتي که داور صرب آن را نديده بود، شايد براي…

هرچه که بود نماد استعداد ايران بود اما پرسشي بزرگ وجود دارد براي مردم ايران و آن پرسش اين است: با وجود اين همه خواهندگي و شايستگي چرا فوتبال ايران مثل واليبال و بسکتبال و کشتي رشد نمي‌کند و به سطح اول فوتبال دنيا نمي‌رسد و حتي برخي مواقع به ويتنام هم مي‌بازد؟

پاسخ به اين پرسش در برکناري آقاي گل جهان است در هفته هفتم و دخالت شديد سياسيون در فوتبال و عدم دخالت همين سياسيون در واليبال و کشتي و بسکتبال! جرم دايي جوانگرايي شديد در پرسپوليس بود يعني در يکي از سياسي ترين دو تيم ايران! و نتيجه نگرفتن تا هفته هفتم اين برکناري هم نمادي بود از دليل عدم توفيق در سطح اول بين‌الملل.

اجازه بدهيد از زاويه‌اي ديگر به اين ماجرا نگاه کنيم؛ در واليبال سالها کار انجام شد و هيچکس کاري به کار پايه‌هاي واليبال نداشت. شکست‌هاي واليبال براي کسي مهم نبود تا روزي که ولاسکو را آوردند و يک مرتبه با آن کار پايه اي ولاسکو کاري کرد کارستان اما باز هم کسي با آنها کاري نداشت.

ولاسکو رفت و فدراسيون واليبال کواچ را آورد. يک مربي ميلياردي ديگر جانشين مربي قبلي ميلياردي شد و باز هم کسي کاري با واليبال نداشت اما سه ماه بود که فدراسيون مي‌خواست قرارداد کي روش را تمديد کند. در طول اين سه ماه وزير و وکيل و نماينده مجلسي نمانده که در اين مورد نظر ندهند و براي فدراسيون تخصصي فوتبال تعيين و تکليف نکنند!

در واقع براي تمديد قرارداد کي روش بايد از هفت خوان رستم عبور کرد، اما براي قرارداد ولاسکو و يا کواچ کسي چيزي نمي‌گويد و فدراسيون تخصصي واليبال به سادگي تصميم خودش را مي‌گيرد.

تفاوت همينجاست که فوتبالي‌ها به سبب وحشت از اتفاقي که براي دايي رخ داد و هرماه هم براي يکي ديگر در فوتبال رخ مي‌دهد، سازندگي را سر دار مي‌برند و تنها به نتيجه گيري در همين امروزشان مي‌انديشند و تازه به همان هم که مي‌انديشند بايد نظر سياسيون را هم بدانند!

به گزارش مهر، کاش فوتبال، جنگ زمان صلح نبود تا اينهمه سياسي نباشد. شايد در آن صورت تيم‌هاي پايه‌اي هم مي‌توانستند رشد کنند. شايد در آنصورت تيم دايي براي سال بعد 10 تا ملي‌پوش به تيم ملي مي‌داد اما مربي پرسپوليس را غير ورزشي‌ها انتخاب مي‌کنند و مربي تيم ملي را هم ايضا!

سرمربي‌هاي تيم ملي طي سالهاي اخير همگي در جايي به جز فدراسيون تخصصي فوتبال انتخاب شده اند و تمام برکناري تيم‌هاي بزرگ که سازنده تيم‌هاي ملي هستند نيز در جايي بالاتر از باشگاه‌ها انتخاب مي‌شوند و البته که در چنين شرايطي صعود اين فوتبال قوانين گيتي را به هم مي‌ريزد.

ابتکار